معرفی و دانلود کتاب صوتی کاندید یا خوش باوری

معرفی کتاب صوتی کاندید یا خوش باوری

کتاب صوتی کاندید یا خوش باوری برجسته‌ترین اثر فرانسوا ولتر روشنفکر فرانسوی است که با زبان طنز و پر نیش و کنایه، بسیاری از باورهای فلسفی و دینی کلیسای قرن هجدهم و سیاست‌های دولت را به سخره می‌گیرد. او در این قصه جذاب و پرکشش می‌خواهد زندگی را با تمام سختی‌هایش، آنطور که هست توصیف کند و پس از آن نسخه عملی و درست زندگی کردن را نشان بدهد.

درباره کتاب صوتی کاندید یا خوش باوری:

مشهور‌ترین اثر ولتر، درباره مردی جوان به نام کاندید است که در قصری به‌نام بارونِ توندر-تن- ترونخ زندگی می‌کند و فکر می‌کند که جهان در بهترین شکل خود قرار دارد. کتاب صوتی کاندید یا خوش باوری (Candide) در ظاهر یک داستان شوخ طبع و ماجراجویانه به شمار می‌رود اما در واقع یک کنش تند و هجوآمیز نسبت به خوش بینی فلسفی است که تمام رنج‌ها و مصیبت‌های بشر را بخشی از سرنوشت محتوم انسان‌ها می‌داند. ولتر (Voltaire) اعتقاد دارد که این نگاه فلسفی از لایب نیتس فیلسوف سرچشمه می‌گیرد و در خلال داستان دکتر پانگلوس را وارد کتاب می‌کند تا این جهان‌بینی ساده‌لوحانه و خوش‌بینی مفرط را به کاندید بیاموزد.

اما پس از اتفاقاتی همچون عاشق شدن کاندید و اخراجش از قصر، او وارد مسیری سخت و تلخی می‌شود؛ راهی که برخلاف باورهای همیشگی‌اش بوده و حال باید شهر به شهر سفر کند و مصیبت‌های مختلفی را ببیند و تجربه کند. کاندید یاد می‌گیرد که زندگی چیز دیگری است و این بار یک مواجهه مستقیم با آن دارد.

کتاب کاندید یا خوش باوری هم از موفقیت‌های بزرگی برخوردار بوده و هم دردسرهای زیادی داشته است. بلافاصله پس از انتشار مخفیانه، این کتاب به طور گسترده‌ای در معرض دید عموم قرار گرفت؛ چرا که مملو از کفر مذهبی و فتنه سیاسی و فکری بود که در زیر حجاب نازکی از ساده‌لوحی شخصیت داستان پنهان شده بود.

با این حال، از آن زمان تاکنون بسیاری از نویسندگان و هنرمندان از آن تقلید و اقتباس کرده‌اند. برای مثال سینماگران در این عرصه فعال بودند و فیلم‌هایی نظیر (دنیای سفید 1975- ایتالیا)، (خوشبینی 2006- صربستان)، (روی خوش زندگی 2016، برزیل) ساخته شده است.

این اثر از مهم‌ترین کارهای ادبیات فرانسه به شمار می‌رود و شاعر و منتقد ادبی بریتانیایی، مارتین سیمور اسمیت، رمان کاندید و خوش باوری را به عنوان یکی از 100 کتاب تأثیرگذار جهان معرفی کرده است.

ولتر را بیشتر بشناسیم:

فرانسوا-ماری آروت مورخ، فیلسوف، روشنفکر و نویسنده‌ای پرکار فرانسوی که در سده هجده میلادی زندگی پرشوری داشت و همه او را به نام ولتر (Voltaire) می‌شناسند. کسی که به شوخ طبعی، انتقاد از مسیحیت به ویژه کلیسای کاتولیک روم و همچنین حمایت از آزادی گفتار، آزادی دین ​​و جدایی کلیسا از دولت معروف است.

ولتر نویسنده‌ای بود که در هر شکل ادبی آثاری را از خود برجای گذاشته از نمایشنامه، شعر، رمان و مقاله گرفته تا تاریخ‌نگاری‌ها و متون علمی. او بیش از 20 هزار نامه و 2000 کتاب و جزوه نوشت و از اولین نویسندگانی بود که در سطح بین المللی به شهرت رسید و از نظر تجاری نیز موفق بود.

او که مورخی موفق بود چندین تاریخچه نوشته است که مشهورترین آن‌ها عبارتند از: تاریخچه چارلز دوازدهم (1731)، عصر لویی چهاردهم (1751) و مقاله‌اش درباره آداب و رسوم و روح ملل (1756). اما نکته مهم تاریخ‌نگاری‌های او این است که در هنگام نوشتن، به تاریخ اجتماعی، دستاوردهای هنری و علمی و آداب و رسوم مردم توجه داشت تا رویدادهای نظامی و دیپلماتیک.

ولتر مدافع آزادی‌های مدنی بود و به دلیل قوانین شدید سانسور سلطنت کاتولیک فرانسه، زندگی پر خطر و پرتلاطمی داشت و در نتیجه، دو بار به زندان و یک بار به تبعید موقت به انگلستان محکوم شد.

این روشنفکر فرانسوی عمدتاً در مورد مدارای مذهبی و آزادی اندیشه بحث می‌کرد و از یک سلطنت مشروطه که از حقوق مردم حمایت کند، دفاع می‌کرد.

البته از همان ابتدا او را با نام ولتر نمی‌شناختند بلکه در سال 1718، وقتی در باستیل زندانی شد، نام خود را تغییر داد و دلیل اصلی آن نیز هیچ‌وقت مشخص نشد.

پس از مرگ ولتر و به خاطر انتقادات معروفش، اجازه دفن جنازه‌اش را پاریس ندادند اما دوستانش موفق شدند جنازه او را مخفیانه در منطقه شامپاین دفن کنند. سرانجام در 11 ژوئیه 1791 مجلس ملی فرانسه که ولتر را از پیشگامان انقلاب فرانسه می‌دانست، جسدش را به پاریس بازگرداند و مجلس باشکوهی برایش برگزار شد.

کتاب صوتی کاندید یا خوش باوری برای چه کسانی مناسب است؟

اگر دوست دارید به چند قرن پیش اروپا سفر کنید و قصه‌ای با شوخ طبعی‌ها و انتقادهای خاص خودش را بشنوید، این کتاب صوتی به شما توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب صوتی کاندید یا خوش باوری می‌شنویم:

چشم‌های من همیشه دو کاسه خون و دورش قرمز نبوده است؛ بینی‌ام همواره به شانه‌ام چسبیده نبوده و خودم همیشه ندیمه نبوده‌ام. من دختر پاپ اربن دهم و شاهدخت پالسترین هستم. مرا تا چهارده سالگی در قصری بزرگ کردند که قلعه‌های بارون‌های آلمانی شما، طویله‌اش هم نمی‌شدند. و حتی یکی از لباس‌های من، می‌ارزید به همه تجملات وست هالن. میان لذات و احترامات و امیدها، روز به روز بر زیبایی، وقار و استعدادهایم افزوده می‌شد. از همان سن دیگران را عاشق خود می‌کردم، بر و سینه‌ام شکل می‌گرفت؛ آن هم چه بر و سینه‌ای. چه چشم‌هایی، چه پلک‌هایی، چه مژگان سیاهی. در مردمک‌های چشم‌هایم شعله‌هایی فروزان بود که به قول شاعران محل برق ستارگان را خاموش می‌کرد.

مرا نامزد فرمانروای ماساکارا کردند. چه فرمانروایی! به زیبایی من، سرشته از ملاحت و جذبه، با ذهنی روشن و عشقی سوزان، مثل هر نو عاشقی دوستش می‌داشتم تاحد پرستش، با شور و حرارت.

فهرست مطالب کتاب صوتی