معرفی و دانلود کتاب صوتی کاش وقتی 20 ساله بودم می‌دانستم

معرفی کتاب صوتی کاش وقتی 20 ساله بودم می‌دانستم

کتاب صوتی کاش وقتی 20 ساله بودم می‌دانستم نوشته‌ی تینا سیلیگ، راهنمایی جذاب و مفید برای کسانی‌ست که می‌خواهند کارآفرینی خلاق باشند و با روش‌های به روز جهانی، آینده شغلی خود را ترسیم کنند. کتابی پرفروش که موفقیت و خوشبختی را حق شما می‌داند.

درباره کتاب صوتی کاش وقتی 20 ساله بودم می‌دانستم:

تا چه اندازه از مسیر شغلی خود رضایت دارید؟ آیا تا به حال فکر نکردید که کاش کسب‌وکار خود را داشتید و از فرد دیگری دستور نمی‌گرفتید؟ کتاب صوتی کاش وقتی 20 ساله بودم می‌دانستم (What I wish I knew when I was 20) می‌تواند راهنمایی الهام بخش برای شما باشد تا دوباره آینده‌ای جدید و موفقیت‌آمیز برای خودتان ترسیم کنید و نوآوری و خلاقیت را به درون زندگی‌تان بیاورید.

تینا سیلیگ با زبان ساده و صمیمی از خاطرات و تجربیات سال‌ها کار کردنش سخن می‌گوید. مطالبی که کمتر در مدرسه و دانشگاه به آن برمی‌خورید اما با شنیدن کتاب کاش وقتی 20 ساله بودم می‌دانستم، سر کلاس یک کارآفرین و دانشمند می‌نشینید و با روش‌ها و توصیه‌های خلاقانه‌‌اش آشنا می‌شوید.

شما در این کتاب یاد می‌گیرید که یک راه مشخص برای موفقیت تعریف نشده و هیچ‌کس نمی‌تواند تصمیم درست را به شما نشان بدهد؛ به همین خاطر تشخیص اینکه چگونه، کجا و چه زمانی باید مسیر خود را آغاز کنید، یک چالش اساسی به حساب می‌آید.

کتاب صوتی کاش وقتی 20 ساله بودم می‌دانستم، نمونه‌های جذاب از چالش‌ها و موفقیت‌های مختلف را برای شما شرح می‌دهد و یادآوری می‌کند که قوانین و الگوهای قدیمی را دور بریزید و توانایی‌های خود را دست کم نگیرید.

تینا سیلیگ را بیشتر بشناسیم:

تینا سیلیگ (Tina Seelig) یکی از نویسندگان و مدیران برجسته در دنیاست که مدرک دکترای خود را در رشته عصب‌شناسی در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد کسب کرده است. او به دانشمندان، مهندسان و شرکت‌های مختلف، اصول کارآفرینی و نوآوری را آموزش می‌دهد و در طی سال‌های گذشته، سمینارها و سخنرانی‌های مختلفی برای گسترش تفکر کارآفرینی برگزار کرده است.

سیلیگ در برنامه‌ی سرمایه‌گذاری‌های مخاطره‌آمیزِ فناوریِ استنفورد که به نوعی قطب کارآفرینی در دانشکده‌ی مهندسی دانشگاه استنفورد محسوب می‌شود، به عنوان مدیر اجرایی فعالیت می‌کند.

از آثار مهم او در همین حوزه می‌توان به «موتور نوآوری»، «بینش بیرونی: ایده‌ها را نه در سر بلکه در دنیا به‌ دست آورید»، «قوانین خلاقیت»، «یک دوره سقوط در خلاقیت» اشاره کرد.

همچنین در سال 2009 میلادی، تینا سیلیگ توانست جایزه معتبر گوردون را از آکادمی ملی مهندسی دریافت کند. جایزه‌ای که به خاطر کارهای پیشگاه و نوآورانه به او اهدا شد.

نکوداشت‌های کتاب صوتی کاش وقتی 20 ساله بودم می‌دانستم:

- تینا با دادن یک نقشه راه به زندگی به ما لطف بزرگی می‌کند. (گای کاوازاکی، بنیانگذار Alltop و نویسنده)

- تینا سیلیگ یکی از معلمان خلاق و الهام بخش در استنفورد است. مطالعه کتاب او الزامی است. (رابرت ساتن، استاد دانشگاه استنفورد و نویسنده)

- هر کسی که می‌خواهد زندگی شغلی پر از هدف و اشتیاقی داشته باشد، لازم است این کتاب را بخواند. این اثر نکات عملی خوبی به شما ارائه می‌دهد. (استیو کی، بنیانگذار AOL)

- تینا الهام بخش‌ترین فردی است که می‌توان آن را صدای خلاقیت نامید. این کتاب تلنگر خوبی به شما خواهد زد. (جفری مور، نویسنده کتاب عبور از شکاف)

- سیلیگ ناظری تیزبین و نویسنده‌ای متفکر است. خاطرات مسیر شغلی‌اش، همراه با مشاهدات رفتار دوستان، خانواده، دانش آموزان و همکاران نکات ارزشمندی را به ما ارائه می‌دهد. (روزنامه Miami Herald)

- تقریباً غیرممکن است که سطر اول کتاب تینا سیلینگ را بخوانید و قلم و کاغذی کنارتان نباشد تا رودخانه‌ای از ایده‌ها و امکانات فرو خورده را یادداشت کنید. این کتاب به ما اجازه می‌دهد تا رویاهای خود را رشد دهیم. (روزنامه Santa Cruz Sentinel)

کتاب صوتی کاش وقتی 20 ساله بودم می‌دانستم به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر تازه فارغ التحصیل شده‌اید و نمی‌دانید که برای آینده شغلی‌تان چه کنید یا سال‌ها در جاهای مختلف مشغول به کار بودید اما همواره دوست داشتید که کسب‌وکار خودتان را داشته باشید، این کتاب برای شما مناسب است.

در بخشی از کتاب صوتی کاش وقتی 20 ساله بودم می‌دانستم می‌شنویم:

الگوی من همیشه پدرم بود؛ او در دوره کاری خودش، مدیر اجرایی موفقی بود. در شرکت‌های زیادی کار کرده بود و بسیار باتجربه بود. در طول زندگی کاریش، همیشه هر دو سال یک بار ترفیع می‌گرفت و به مقام بالاتری منتقل می‌شد. این رویدادها آنقدر تکرار شده بود که می‌تونستم زمان ترفیع بعدیش را پیش بینی کنم. یادم است وقتی برای اولین بار، کارت ویزیت من را دید که به عنوان رئیس رویش ثبت شده بود، بهم گفت: تو خودت نمی‌تونی رئیس بشی!

پدرم با این طرز فکر خو گرفته بود که هیچ کس به تنهایی نمی‌تواند در مقام رئیس کل بنشیند و باید همیشه کسی باشد که به آدم ترفیع بدهد و آدم را به مقام بالاتر برساند. فقط پدرم چنین طرز فکری را ندارد. یادم است می‌خواستم سی سال کتابی را بنویسم، این را با یکی از دوستانم در میان گذاشتم و او در جواب به من گفت: واقعا چه شده که فکر کردی می‌تونی کتاب بنویسی؟ دوستم فکر می‌کرد که حتما باید کسی در جایگاه بالا باشد تا بتواند برای کار من تصمیم بگیرد و من را به موفقیت برساند.

فهرست مطالب کتاب صوتی