معرفی و دانلود نمایش صوتی دوزخ
برای دانلود قانونی نمایش صوتی دوزخ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی نمایش صوتی دوزخ
نمایش صوتی دوزخ، یکی از آثار مهم نویسندهی بزرگ فرانسوی ژان پل سارتر، تصویری متفاوت از جهنم را به مخاطب نشان میدهد. تصویری که در آن شکنجهی فیزیکی وجود ندارد و افراد بخاطر عملی که انجام دادهاند رنج میکشند.
این نمایشنامهی اگزیستانسیال دربارهی سه شخصیت غریبه و ناآشنا به نامهای «اینز»، «استل» و «گارسن» است که هیچ وجه مشترکی با هم ندارند، آنها بعد از مرگشان وارد اتاقی میشوند و در آنجا روزگار میگذرانند. گویی آن اتاق دوزخ آنهاست. اتاقی که به سبک دوران امپراطوری روم تزیین شده استل کودککشی است که عذاب وجدان این عمل بر سینهاش سنگینی میکند. گارسن مردی بسیار ترسو و بزدل است که از جنگ فرار کرد. اینز زنی خبیث و مظنون به قتل شوهر دوستش است، آنها به دلیل پشیمانی خودشان را شکنجه میدهند و سعی میکنند با توجیههای خودشان زندگی قبل از مرگشان را بررسی کنند. آنها با انتقادها و با شناختی که از عیبهای یکدیگر کسب میکنند، همدیگر را شکنجه میدهند.
در این اتاق یک دریچه وجود دارد که در آن میتوان تمام اتفاقات روی زمین را دید. برعکس تصور عموم از جهنم که باید جایی تاریک باشد، چراغ این اتاق همیشه روشن است و درب هیچوقت باز نمیشود. خوابیدن برای آنها بیمعنی است و توانایی روی هم گذاشتن چشمانشان و پلک زدن برای یک لحظه کوتاه هم ندارند. آنها محکوم به دیدن هستند و اگر تصور کنیم عذابی بالاتر از دیدن وجود ندارد. همچنین در آن اتاق هیچ آینهای وجود ندارد تا آن سه نفر خودشان را نگاه کنند و از نبودِ آینه بیش از هر چیز دیگری کلافهاند. گویی که به نوعی تنها با دیدنِ تصویر خود در آینه موجودیتشان به اثبات میرسد.
نمایشنامه فرانسوی دوزخ (Huis clos) در سال 1944 منتشر شد. خروج ممنوع (No Exit) نام اصلی این نمایشنامه است ولی به نامهای دوزخ، در بسته، خلوتکده و همینطور اتاق بسته نیز ترجمه شده است.
ژان پل سارتر (Jean Paul Sartre)، فیلسوف، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، روزنامهنگار، فعال سیاسی، منتقد و نویسنده روشنفکر فرانسوی قرن بیستم بود. در سال 1964 جایزهی ادبی نوبل به سارتر تعلق گرفت، ولی او از پذیرفتن این جایزه خودداری کرد.
سارتر را به جرات میتوان یکی از پیشگامان مکتب اگزیستانسیالیسم دانست. سارتر از طرفداران کمونیسم بود، هرچند که هرگز به طور رسمی به عضویت حزب کمونیست فرانسه درنیامد. وی بیشتر عمر خویش را صرف مطابقت دادن ایدههای اگزیستانسیالیستیاش کرد. سارتر معتقد بود که انسان باید خود سرنوشتاش را مشخص کند. وی همچنین، مطابق با اصول کمونیسم، باور داشت که نیروهای اقتصادی و اجتماعی جامعه نقشی حیاتی در تعیین مسیر زندگی اشخاص دارند که کنترل کردن آنها از دست انسان خارج است.
جملات برگزیده نمایش صوتی دوزخ:
- حس بدی دارم. (به خودش دست میکشد) وقتی خودمو نمیبینم به صورتم دست میکشم و از خودم میپرسم آیا واقعا من وجود دارم؟
- پس اینجا جهنمه. هیچ وقت باور نمیکردم. یادتونه که چه حرفهایی دربارهی جهنم میزدند؟ جهنم پر از آتیش، شلاقهای سیمی… گرزهای داغ… چقدر مضحکه! به وسایل شکنجه هم احتیاجی نیست. جهنم دیگرانند. جهنم شما هستید.
- پس بنابراین اینجا به استراحت هم احتیاجی نیست. درسته، وقتی نیازی نیست واسه چی باید بخوایم پس… پس چرا این وضعیت این قدر دردناک و طاقت فرساست؟ میدونم… میدونم، چون اینجا فرصت یه چشم به هم زدن رو هم نداریم.
- این مجسمه اینجاست، هر وقت نگاش میکنم میفهمم که توی جهنم هستم. همهچیز از قبل پیشبینی شده است. هیچوقت باور نمیکردم که چه حرفهایی دربارهی اینجا میزدند. جهنم پر از وسایل شکنجه است، یادتونه؟ ولی جهنم دیگرانند… جهنم شما هستید.
در قسمتی از نمایش صوتی دوزخ میشنویم:
اینس: فلورانس کجاست؟ (گارسن عکس العملی نشان نمیدهد.) نشنیدین چی گفتم؟ از شما پرسیدم فلورانس کجاست؟
گارسن: من نمیدونم.
اینس: پس چیزی که شما یاد گرفتین همینه! با بیاعتنایی آدما رو شکنجه کنین؟ چه بهتر که اینجا نیست... فلورانس دخترک احمقی بود که سعی میکنم از ذهنم خارجش کنم.
گارسن: معذرت میخوام شما فکر میکنین که من کیَم؟
اینس: شما، خب معلومه، جلاد.
گارسن: (از گفتهی او متعجب میشود و سپس میخندد.) مضحکترین چیزی بود که تا حالا شنیدم. جلاد! پس وقتی شما وارد اتاق شدین و منو دیدین این فکر به ذهن تون رسید که من جلادم! خب پس بهتره با هم آشنا بشیم. اسم من ژوزف گارسنه. نویسنده و روزنامه نگارم. در واقع جای هردوی ما توی این اتاقه. خانم...؟
اینس: (سرد) من دوشیزه اینس سرانو هستم.
گارسن: آه بله. این طوری بهتر شد. دیگه با هم رودربایستی نداریم. پس شما از چهرهی من حدس زدین که من جلادم. بسیار خب اجازه دارم ازتون بپرسم که جلادها رو از چه چیزشون میشناسین؟
اینس: از نگاه شون پیداست. اونا میترسن.
گارسن: میترسن؟ مضحکه! از کی؟ نکنه از آدمهایی که کشتن؟
اینس: مسخره بازی رو کنار بذارین. من خودم متوجهم که چی میگم. در ضمن من خودمو توی آینه نگاه کردم.
گارسن: آینه؟ (نگاهی به اطراف میاندازد.) ولی اونا هر چیزی رو که شبیه آینه باشه اینجا نذاشتن. (سکوت) با این همه من پیش شما اقرار میکنم که از چیزی نمیترسم. من اهمیت و وضع هولناکی رو که دچارش شدم به خوبی درک میکنم، اما باز هم تاکید میکنم که ترس و واهمهای ندارم.
اینس: این دیگه به خودتون مربوطه. آدم میتونه هر از گاهی از اینجا بره بیرون؟ ها؟
گارسن: در قفله.
اینس: اَه... این که خیلی بد شد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | نمایش صوتی دوزخ |
نویسنده | ژان پل سارتر |
مترجم | حمید سمندریان |
راوی | شاهین علایی نژاد، مهدی یگانه، گلچهره زند، کیانا اطهری نژاد، توحید غنی زاده |
ناشر چاپی | نشر قطره |
ناشر صوتی | نوین کتاب گویا |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱ ساعت و ۱۹ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه فلسفی خارجی |