معرفی و دانلود کتاب صوتی مرد زنجبیلی

معرفی کتاب صوتی مرد زنجبیلی

کتاب صوتی مرد زنجبیلی داستانی کودکانه به قلم اریک کیمل است. او در این کتاب داستان پیرمرد و پیرزنی را روایت می‌کند که تصمیم می‌گیرند برای نوه‌هایشان نان بپزند. تا این که ناگهان یکی از نان‌ زنجبیلی‌ها از درون سینی بلند می‌شود و شروع به دویدن می‌کند! کیمل اثر حاضر را با اقتباس از داستان‌های قدیمی به رشته‌ی تحریر درآورده است.

درباره کتاب صوتی مرد زنجبیلی

همه‌ی داستان کتاب صوتی مرد زنجبیلی (The Gingerbread Man) از وقتی شروع شد که یک پیرمرد و پیرزن دوست‌داشتنی تصمیم گرفتند به کمک یکدیگر برای نوه‌هایشان نان بپزند. آن دو در دهکده‌ای دور از بچه‌ها و نوه‌هایشان زندگی می‌کردند. و خب، چه چیزی می‌توانست بچه‌ها را بیشتر از نان زنجبیلی خوشحال کند؟

همه‌چیز آماده بود و آرد و تخم‌مرغ و باقی مواد اولیه روی میز قرار داشت. مادربزرگ خمیر نان را توی سینی مخصوص گذاشت و منتظر شد تا بپزند. کمی بعد، نان‌ها، طلایی و ترد و خوشمزه آماده شده بودند. بعد هم بابابزرگ با شیرین‌بیان برای نان‌ها چشم کشید. به محض این که کار او تمام شد، یکی از نان زنجبیلی‌ها تکان ریزی خورد و از جا پرید. مادربزرگ و پدربزرگ از تعجب دهانشان باز مانده بود!

نان زنجبیلی در حالی که آواز می‌خواند، با سرعت زیاد شروع به دویدن کرد. این عجیب‌ترین چیزی بود که پیرمرد و پیرزن تا به حال تجربه کرده بودند. موجودی اسرارآمیز که از نان زنجبیلی تشکیل شده و می‌تواند حرف بزند! مادربزرگ و پدربزرگ به دنبال مرد زنجبیلی دویدند.

آیا آن دو موفق می‌شوند نان زنجبیلی را بگیرند؟ ماجرای این موجود عجیب‌وغریب چیست؟!

اریک کیمل (Eric Kimmel) با بهره‌گیری از حکایات قدیمی، داستانی را خلق کرده که بچه‌ها را به خود مشغول می‌سازد. گفتنی‌ست این اثر اولین بار در سال 1993 منتشر و با تحسین منتقدان و استقبال مخاطبان روبه‌رو شده است.

انیمیشن اقتباس‌شده از کتاب صوتی مرد زنجبیلی

با اقتباس از داستان مرد زنجبیلی انیمیشن‌های متعددی ساخته شده است.

کتاب صوتی مرد زنجبیلی مناسب چه کسانی است؟

اریک کیمل این اثر شنیدنی را برای کودکان 4 تا 8 سال نوشته است.

با اریک کیمل بیشتر آشنا شویم

اریک کیمل، نویسنده‌ی آمریکایی، متولد سال 1946 در بروکلین است. او بیش از پنجاه کتاب کودک تألیف کرده که جوایز متعددی را از آن نویسنده‌‌ی خود کرده‌اند. از جمله این جوایز می‌توان به جایزه‌ی «National Jewish Book» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی مرد زنجبیلی می‌شنویم

"صبر کن، نترس! ما فقط می‌خوایم باهات حرف بزنیم."

اما اون نایستاد و همون حرف‌های همیشگی رو تکرار کرد.

توی جاده‌ی کوهستانی، مرد زنجبیلی جلوتر از همه در حال دویدن بود و پشت سرش به ترتیب اسب، گاو، سگ، خوک، آقا و خانم جانسون به سختی حرکت می‌کردن.

اما نون عجیب از راه فرعی، میان‌بر زد و اون‌ها رو توی جنگل گم کرد. بعد از مدتی به کناره‌ی رودخونه رسید. حالا که از دست همه فرار کرده بود می‌تونست با خیال راحت استراحت کنه. اما برای ادامه دادن راه باید از رودخونه می‌گذشت ولی متاسفانه نمی‌تونست این کار رو بکنه چون خیس می‌شد و بدنش توی آب شسته می‌شد. اون همون طور ساکت و خیره به آب، فکر می‌کرد و دنبال راه حلی بود.

چند دقیقه گذشت و نون اونقدر توی فکر عمیق بود که متوجه نزدیک شدن یک جونوور به سمت خودش، نشد.

فهرست مطالب کتاب صوتی