معرفی و دانلود کتاب صوتی قطار زمستانی

معرفی کتاب صوتی قطار زمستانی

اگر از خودتان می‌پرسید حیوانات در فصل سرما به کجا می‌روند، پس کتاب صوتی قطار زمستانی را از دست ندهید! این داستان هیجان‌انگیز و آموزنده از سوزانا آیسرن شما را به سفری جذاب درباره دوستی می‌برد که سرشار از اطلاعاتی جذاب درباره حیوانات مختلف است.

درباره کتاب صوتی قطار زمستانی

با سرد شدن هوا، حیوانات جنگل شروع به بسته‌بندی وسایلشان کردند تا با آخرین قطار خانه را ترک کنند. آخر می‌دانید، حیوان‌های زیادی در فصل سرما به خواب زمستانی می‌روند و خیلی از آن‌ها هم به جایی می‌روند که هوای گرم‌تری داشته باشد. کتاب صوتی قطار زمستانی هم قصه‌ای درباره این اتفاق هیجان‌انگیز است و سوزانا آیسرن داستانی لذت‌بخش از ماجراهای خرگوش، خرس، جغد و سنجاب را تعریف می‌کند که می‌تواند حتی بزرگسالان را هم جذب کند!

این کتاب تحسین‌شده با روشی ظریف خواب زمستانی و کوچ فصلی را به کودکان آموزش می‌دهد. فرزند شما عاشق قطار باشد، زمستان یا حیوانات از شنیدن این داستان لذت می‌برد و به اهمیت دوستی و مهربانی پی می‌برد.

نکوداشت‌های کتاب صوتی قطار زمستانی

- داستانی لذت‌بخش برای یک عصر پاییزی! (بررسی‌های kirkus)
- کتابی که حضور آن در هر کتابخانه‌ای ضروری است! (Mundie Kids)

کتاب قطار زمستانی مناسب چه کسانی است؟

کودکان گروه سنی 4 تا 8 سال از شنیدن این داستان سرگرم‌کننده و ماجراجویانه لذت خواهند برد.

با سوزانا آیسرن بیشتر آشنا شویم

سوزانا آیسرن نویسنده برنده جایزه اهل اسپانیاست. او داستان‌های خود را با الهام از طبیعت و برای مخاطب کودک می‌نویسد. شخصیت‌های آثار او که معمولا حیوانات هستند با تصویرگری‌های جذاب توجه کودکان را جلب می‌کنند و شنیدن آن‌ها، می‌تواند به خاطره‌ای لذت‌بخش برای شما و فرزندتان تبدیل شود.

آیسرن برنده مدال نقره بهترین داستان تصویری کودک، بهترین کتاب کودک kirkus و کتاب برگزیده نیویورک تایمز بوده است. اگر علاقه دارید داستان‌های بیشتری با قلم این نویسنده بشنوید، کتاب «از چی می‌ترسی موش کوچولو؟»، «سکسکه»، «رازجنگل» و «نامه‌رسان تنها» را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی قطار زمستانی می‌شنویم

ماهی‌ها با ناراحتی توی رودخونه شنا می‌کردن. اون‌ها هم دلشون می‌خواست همراه سایر حیوون‌ها به سفر برن اما باید زمستون رو توی اعماق رودخونه که گرم‌تر از قسمت‌های بالایی بود می‌موندن. جغد که سعی می‌کرد ماهی‌ها رو از ناراحتی دربیاره گفت: "ناراحت نباشین، زمستون سریع تموم می‌شه و دوستامون برمی‌گردن."

خورشید به وسطای آسمون رسیده بود و وقت رفتن بود. همگی طبق قرار قبلی پای درخت کهن که محل توقف همیشگی قطار بود، جمع شدن. حیوانات از اینکه محل زندگیشون رو ترک می‌کردن کمی ناراحت بودن. خرگوش (با ناراحتی): «خداحافظ لونه‌ی قشنگم. دلم برات تنگ می‌شه».

سیاه‌گوش: «ناراحت نباش خرگوشه. چشم به هم بزنی بهار می‌شه و بر‌می‌گردیم».
خرگوش: «هرسال که جنگل شمالی رو ترک می‌کنیم دلتنگ اینجا می‌شم».
گورکن: «من این حس رو وقت ترک کردن جنگل‌های جنوبی هم دارم».
خرگوش: «خُب اونجا هم خونه‌ی ماست و طبیعیه که دلتنگش بشیم».
گورکن: «هی گوش کنین صدای قطاره. همگی آماده بشین. الان قطار از راه می‌رسه».
لاکپشت که طبق معمول دیر می‌رسید و آخرین نفر بود فریاد زد: «آهای صبر کنین! منو اینجا جا نذارین».

فهرست مطالب کتاب صوتی