معرفی و دانلود کتاب صوتی غول خودخواه

معرفی کتاب صوتی غول خودخواه

کتاب صوتی غول خودخواه نوشته‌ی اسکار وایلد، درباره‌ی غول مغرور و خودخواهی است که نمی‌گذارد بچه‌های مدرسه به باغ او بروند و بازی کنند.

موضوع کتاب صوتی غول خودخواه (The Selfish Giant) چیست؟

در سر راه مدرسه‌ی بچه‌ها، باغ بزرگ و زیبایی بود که بچه‌ها پس از تعطیلی به آن‌جا می‌رفتند و بازی می‌کردند. باغ درختان سرسبز و گل‌های زیبایی داشت. غول در یکی از روزها، بچه‌ها را در باغ و در حال بازی کردن دید و به شدت عصبانی شد. غول خودخواه و مغرور به سمت بچه‌ها رفت و به آن‌ها گفت که این باغ برای من است و کسی حق آمدن به اینجا را ندارد. سپس آن‌ها را بیرون کرد و شروع به ساختن دیواری دور تا دور باغ کرد.

اسکار وایلد (Oscar Wilde) را بیشتر بشناسیم:

اسکار فینگال ولیز وایلد مشهور به اسکار وایلد، در ایرلند چشم به جهان گشود. او نویسنده، شاعر و نمایشنامه‌نویس برجسته‌ای است. والدین او، از طبقه روشن‌فکر، تحصیلکرده و به نام بودند، به همین دلیل اسکار از کودکی به درس خود بسیار اهمیت می‌داد و به سرعت آلمانی و فرانسوی را به خوبی انگلیسی آموخت. او در جوانی به کالج ترینیتی در دوبلین رفت و پس از آن در رشته ادبیات کلاسیک در دانشگاه آکسفورد انگلستان، به تحصیل پرداخت. اسکار انتشار شعر و نوشته‌هایش را از دوران دانشجویی در مجلات دانشگاهی شروع کرده بود.

ماندگارترین و درخشان‌ترین کتاب اسکار وایلد، «تصویر دوریان گری» نام دارد. این کتاب که شاهکار او به حساب می‌آید، در هنگام انتشارش، بسیار پرفروش بود و طرفداران زیادی داشت. اسکار وایلد در 46 سالگی، در پاریس دار فانی را وداع گفت.

کتاب صوتی غول خودخواه مناسب چه کسانی است؟

این کتاب صوتی برای کودکان دبستانی مناسب و بسیار آموزنده خواهد بود. والدینی که می‌خواهند فرزندان‌شان با داستان‌هایی جذاب و هیجان‌انگیز درباره‌ی غرور و تکبر آشنا بشوند، این کتاب به آن‌ها پیشنهاد می‌شود.

در قسمتی از کتاب صوتی غول خودخواه می‌شنویم:

غول تمام قدرتش رو جمع کرد، به دیوار لگد زد و اون رو پائین انداخت. تگرگ، برف و باد شمالی هم فرار کردند و دیگه برنگشتند. به طرف دیگه­‌ی باغ رفت و در اصلی رو باز کرد، بچه‌­ها با دیدنش خیلی ترسیدند و فرار کردند. ناگهان دوباره زمستون شد و همه­ چیز به حالت قبل برگشت، اما اون پسر کوچولویی که گریه می‌­کرد چی ­شد؟ به ­نظرتون اون هم مثل بقیه فرار کرد؟

غول دیگه فهمید که اگر پای بچه­‌ها از باغ بیرون بره، خوشی و زیبایی هم از بین میره و همه چیز به بدترین شکل خودش تبدیل می‌شه. خیلی آروم پسرک رو توی دستش گذاشت و به لبه‌­ی شاخه درخت برد. پسرک روی درخت پا گذاشت و بلافاصله برگ‌­های درخت خشکیده دراومدند و پرنده­‌ها دوباره روی درخت نشستند.

پسرک که رفتار خوب غول رو دید بغلش کرد و صورتش رو بوسید. بقیه­ی بچه­‌ها که بیرون از باغ بودند متوجه شدند که غول دیگه اون موجود سابق نیست و رفتارش خیلی تغییر کرده. به ­طرفش دوئیدند و دوباره اون­جا رو به قشنگ­‌ترین باغ دنیا تبدیل کردند.

فهرست مطالب کتاب صوتی