معرفی و دانلود کتاب صوتی سنگفرش هر خیابان از طلاست

معرفی کتاب صوتی سنگفرش هر خیابان از طلاست

کیم وو چونگ مدیر و مؤسس سابق کمپانی دوو، کتاب صوتی سنگفرش هر خیابان از طلاست، را برای جوانان و نوجوانان کره‌ای‌ ارائه کرده و با تجربیات هوشمندانه‌‌ی خود راهی برای رسیدن به موفقیت واقعی را در اختیار آن‌ها می‌گذارد.

کتاب صوتی سنگفرش هر خیابان از طلاست: راهی به سوی موفقیت واقعی (Every Street is Paved with Gold: The Road to Real Success) یکی از پرفروش‌ترین و برجسته‌ترین کتاب‌های کره‌‌ای است که برای قشر جوان و نوجوان به نگارش درآمده و شامل پندهای ارزشمندی برای آن‌هاست، این کتاب پس از انتشار طرفداران زیادی پیدا کرد و در سراسر جهان به زبان‌های مختلف ترجمه شد.

کیم وو چونگ (Kim Woo Choong) با تلاش و پشتکارش، جهان را مبهوت و حیرت‌زده‌ی خود کرده است. او پسر بچه فقیری بود که با تدبیر، سعی و تلاشش، تیم صنعتی دوو را با بیش از 25 میلیارد دلار فروش سالیانه تاسیس کرد و بسیاری از رهبران دنیا، نبوغ و هوش افسانه‌ای او را در کار و تجارت مورد ستایش قرار داده‌اند؛ زندگی او سرشار از راهکارها و ایده‌های خلاقانه و کاربردی است که اگر آن‌ها را در زندگی خود اعمال کنید، می‌‌توانید به موفقیت‌های زیادی در کار و زندگی خود دست پیدا کنید.

این کتاب به شما می‌آموزد که چگونه مسیرهای تازه‌ای برای گرفتن تصمیمات مهم زندگی به دست بیاورید، جلسات کاری طولانی خود را پایان دهید، وام‌های کلان بگیرید و دستیاران بزرگ و برجسته را استخدام کنید و...

این کتاب به شما نشان می‌دهد که برای رسیدن به هدف‌تان به سختی کار کنید و از پول‌تان به شکلی بهینه جهت بهبود وضع جامعه استفاده نمایید، کم‌کم به این مسئله پی می‌برید که سنگ‌فرش‌های هر خیابان از طلا است و به سمت جاده موفقیت حرکت می‌کنید.

کیم وو چونگ (Kim Woo Choong)، نویسنده و کارآفرینی موفق است که بعد از جنگ، از صفر شروع به کار کرد و هیچ سرمایه‌ای در دست نداشت، اما با تلاش مستمر و هوش بالایش توانست یکی از شرکت‌های عظیم بین‌المللی دنیا به نام «دوو» را تأسیس کند. او ابتدا با خرید و احیا کردن شرکت‌های ورشکسته کارش را آغاز نمود.

کیم وو چونگ نابغه‌ای کارآفرین است که در داخل و خارج از کشورش جوایز ارزنده‌ای به دست آورد که عبارت‌انداز:

- تقدیر مجله کره‌ای اکونومیست در سال 1988 به عنوان تاجری موفق و مؤثر.
- تقدیر دفتر یونسکو در سئول در سال 1989 به عنوان فردی که با تلاش معنای دیگری به کار داده است.
- تقدیر توسط دولت پاکستان و سودان به خاطر کمک به پیشرفت اقتصادشان و دریافت نشان‌ افتخار در ایالات‌ متحده و کره
- دریافت جایزه بین‌المللی از کارل گوستاو شانزدهمین پادشاه سوئد، در ژوئن سال 1984 که این جایزه هر سه سال یک‌بار توسط اتاق بازرگانی به کارآفرینانی که ایده خود را به مرحله عمل رسانده‌اند، اعطا می‌شود.

جملات برگزیده‌ی کتاب صوتی سنگفرش هر خیابان از طلاست:

- رؤیاها قدرت ایجاد تغییر در جهان هستند.
- اگر فقط به‌ موقعیت فعلی‌ات بچسبی، دیگران از کنارت می‌گذرند.
- تجارت تنها سود کردن نیست، کمتر ضرر کردن نیز بخشى از تجارت است.
- کسی که خودش را غرق در کارش کرده است، هرگز شکست نمی‌خورد.
- در نظر پیشگامان، دنیا مکانی است بزرگ و بی‌نهایت کار برای انجام دادن وجود دارد.
- برنج باید در ظرف باشد تا خورده شود وقتی روی زمین ریخت دیگر هیچ‌کس آن را نمى‌خورد.
- روابط خوب با اشخاص برجسته از پول با‌ارزش‌تر است، چون شما نمى‌توانید روابط را با پول بخرید.
- حماقت است اگر کسى به دارایى‌هایش افتخار کند، این یعنی شما چیز دیگرى ندارید که به آن افتخار کنید.
- زمانى که چرخ چاه خالى باشد، بسیار پرسر‌ و‌ صدا‌ست اما زمانى که پر باشد نیازى به ایجاد سر‌و‌صدا ندارد.
- اگر شما در هر دادوستد، دیگران را نیز در منفعت خود سهیم کنید، در بلند مدت در تجارت موفق‌تر خواهید بود.
- اگر تنها به آنچه هستید بسنده کنید دیگران از شما سبقت خواهند گرفت و این به معنى عقب‌ ماندگى است.
- جرقه‌ی ایده‌های خلاقانه معمولاً وقتی در ذهنت زده می‌شود که سخت مشغول کار کردن، یا سخت مشغول فکر کردنی.
- اگر در پروژه‌ای تنها یک درصد شانس موفقیت باشد، تاجر واقعی آن یک درصد را به چشم جرقه‌ای برای برافروختن آتش می‌بیند.

در بخشی از کتاب صوتی سنگفرش هر خیابان از طلاست می‌شنویم:

در سراسر زندگی‌ام، بدون توجه به رویدادهای آن، هرگز خوش‌بینی را کنار نگذاشته‌ام. یک بار در سفرهای بی‌شماری که به اطراف و اکناف جهان می‌کنم، سوار بر هواپیمایی بودم که باید فرود اضطراری انجام می‌داد؛ بار دیگر در حال بلند شدن هواپیما از باند فرودگاه کابین هواپیما دچار آتش سوزی شد. در هیچ یک از این موارد، برای لحظه‌ای هم فکر مرگ از خاطرم نگذشت، و تصور می‌کنم این وسعت خوش‌بینی‌ام را نشان می‌دهد. همیشه موقعیت‌های بحرانی را چیزی بیش از خطراتی آنی و زودگذر تصور نکرده‌ام و این عصاره خوش‌بینی من می‌باشد.

به یک معنی، کسب و تجارت را نوعی جنگ تلقی می‌کنم. هر چه کسب و تجارت بزرگتر باشد، حوادث بیشتری در پیش رو خواهید داشت و بیشتر باید برای آن مایه گذاشت. اگر کسی در روند کسب و تجارت، دچار ناامیدی و بدبینی شود، آن‌جا نقطه پایان پیشرفت او است.

وجه تمایز من با سایر صاحبان کسب و تجارت، تجربه قابل ملاحظه من در خرید شرکت‌های ورشکسته و راه اندازی مجدد آن‌هاست، صاحبان این شرکت‌ها، بانک‌ها و حتی دولت آن‌ها را رها کرده بودند. رها کردن عملا بدبینی است. بارها و بارها شکست‌های جدی را در یک چشم به هم زدن عملا به کسب و تجارت‌های پول‌ساز تبدیل کرده‌ام. این حقیقت را می‌توان از مطبوعات بین المللی دریافت. وقتی در این باره از من سؤال می‌شود، همواره این پاسخ را به آن‌ها می‌دهم: «وقتی دیگران شمارش غیرممکن‌ها را آغاز می‌کنند، من شمارش امکانات را شروع می‌کنم.»

در دوو هرگاه کسب و تجارتی جدید یا تجارت با ملتی جدید را شروع می‌کنم، تعداد زیادی از اطرافیانم نگران می‌شوند. هنگامی که یک پروژه کارخانه یخچال سازی را در جمهوری خلق چین پذیرفتم، تعداد مخالفان این پروژه بیش از موافقان آن بود. زمانی که پروژه بانکداری مشترک را با مجارستان قبول کردم، و آنگاه که به مسکو رفتم تا بازار روسیه را برای فعالیت‌های دور افتتاح کنم، همین اتفاق روی داد. حتی در خارج از شرکت مقاومت بیشتر بود. بانک‌ها و دولت به شدت نگران بودند.

فهرست مطالب کتاب صوتی