معرفی و دانلود کتاب صوتی زن آقا
برای دانلود قانونی کتاب صوتی زن آقا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی زن آقا
کتاب صوتی زن آقا نوشتهی زهرا کاردانی با روایتی صادقانه و بیآلایش از سبک زندگی خانوادههای جامعهی روحانیت میگوید. شما با شنیدن این سفرنامه در خصوص سبک زندگی و طرز تفکر این افراد اطلاعات بیشتری به دست میآورید.
زن و شوهری طلبه هر سال در ماههای رمضان و محرم برای تبلیغات مذهبی به نقاط مختلف ایران سفر میکنند. کتاب زن آقا شرح سفر 30 روزهی این خانواده به یکی از روستاهای جنوب ایران در سال 1396 است. زهرا کاردانی با زبان و ادبیاتی صادقانه تمام وقایع را شرح میدهد و تصاویری که در پایان کتاب وجود دارد به باورپذیری داستان میافزاید.
نویسنده در این کتاب با دقت فراوان جزئیات زندگی، روابط و آداب و رسوم مردم این روستای جنوبی را توضیح میدهد اما تمرکز اصلی داستان، بیش از هر چیزی بر سبک زندگی واقعی خانوادههای جامعهی روحانیت است.
زهرا کاردانی در یکی از برنامههای رونمایی کتاب زنآقا چنین اظهار داشت:
«هدف از اینکه کتاب را چاپ کردم رساندن روایت و صدای خانوادههای طلبه است به خصوص همسر آیتاللهها که به گوش عموم جامعه برسانم.»
در بخشی از کتاب صوتی زنآقا میشنویم:
سید جیبهایش را خالی کرده بود روی اُپن آشپرخانه و ایستاده بود جلوی کولر گازی. اپن آشپزخانه یک تکه سنگ خاکستری بود که چسبانده بودنش روی یک دیوار آجریِ نصفهنیمه. انگشترها و تسبیح و شانه جیبیاش را برداشتم و گذاشتم روی یخچال سبزِ آزمایش و گفتم: «اینا رو ول میکنی این بالا، بعد که علی برشون میداره شاکی میشی»
سید برنگشت. همانطور خیره مانده بود به کولر که با صدجور سروصدا و لقلق خانه را خنک میکرد. یک پاکت سربسته سفید مانده بود روی اپن. یک نفر با یک برگ کاغذ دفتر و چسب نواری درستش کرده بود.
حالا کو تا آخر ماه؟ کی بهت پاکت داده؟
برگشت. نیمنگاهی به پاکت توی دستم انداخت و نبات را از روی زمین بلند کرد.
این بنده خدایی که صبحا میآد درِ خونه داده. التماس دعا داره انگار. چرا تموم نمیشه این برنامهها؟
چند روز پیش سید روی منبر گفته بود که دعانویس نیست. همه را قسم داده بود که برای دعانویسی و ذکر نیایند درِ خانه. مردم احترام کرده بودند و دیگر خبری از مراجعات نبود. فقط یک نفر مانده بود. صبح بعد از نماز صبح میآمد، به سید زنگ میزد، نامه میداد و پاشنه در میکَند که کمکش کنیم.
سید خسته بود. ترسیده بود. حتی حوصله نکرد نامهاش را نگاه کند. کنجکاوی من نمیگذاشت نامهای سربسته بماند. مرد نوشته بود دو سال است که سردرد دارد؛ پیش همه جور پزشکی رفته و همه جور آزمایشی داده؛ توی عکسها و آزمایشها ظاهراً همه چیز طبیعی است و مشکلی ندارد، ولی سردرد قطع نمیشود و خلاصه هیچکس سر درنیاورده که مشکلش چیست.
گفته بود که کل مراد برای درمان دردش پنج میلیون خواسته و اگر او همه طلاهای زنش را بفروشد سرجمع دو میلیون هم ندارد که به او بدهد. تقاضای دعا کرده بود از سید. آخر نامه هم کلی قسم و آیه داده بود که برایش دعا کند.
به سید که گفتم، رفت توی فکر. بچهها خواب بودند. داشت توی روشنایی آشپزخانه دعای افتتاح میخواند.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی زن آقا |
نویسنده | زهرا کاردانی |
راوی | زهرا کاردانی |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
ناشر صوتی | گروه فرهنگی سماوا |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۳ ساعت و ۲۹ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای سفرنامه |