معرفی و دانلود رمان چنگیز خان

معرفی رمان چنگیز خان

روی آنان، چون دوزخیان بود و هراس بر دل ها می‌افکند، ریش نداشتند و تنها بر پشت لب و زنخندان برخی از آنان چند تار مو رسته بود. چشمانی نافذ و دیدی تند و تیز و صدایی نازک و نافذ داشتند. قوی هیکل و پر طلقت بودند. (کیراکوس گیمونی- مورخ ارمنی- قرن 13 میلادی)

این رمان تاریخی، داستان یورش خوف‌انگیز سربازان چنگیزخان مغول می‌باشد که نویسنده با استفاده از معتبرترین متون تاریخی نگاشته است. هجوم اقوام مغول توانست نه تنها بر قاره آسیا، بر قسمتی از قاره اروپا نیز چیره شود و تغییرات عمیق زیستی و فرهنگی بر جوامع انسانی بگذارد.

خواننده این کتاب علاوه بر عوامل پیدایش این نخبۀ جنگ و تجاوز، بر چگونگی شرایط تاریخی اجتماعی این یورش آگاهی یافته و درمی‌یابد که گاه این تجاوزها نه تنها بر شرارت قوم متجاوز که بر شرایط اجتماعی جوامع از هم گسیخته مغلوب نیز، "همچون ستم حاکمان"، استوار است.

فهرست مطالب کتاب

سخن ناشر
پیشگفتار
سلام بر خواننده محترم!
سخن ناشر
کتاب اوّل: در خوارزم بزرگ، آرامش برقرار است.
بخش اول: در خرقه‌ی درویش
فصل اول: شهباز زرین
فصل دوم: در خیمه‌ی صحرانشین
فصل سوم: چابک سوار صحرا
فصل چهارم: قاضی عادل
فصل پنجم: در کوی یار
فصل ششم: واقعه‌نویس سلطان
بخش دوم: خوارزمشاه نیرومند و هراس انگیز است!
فصل اول: بامداد در قصر سلطان
فصل دوم: طبل نوبت در ستایش اسکندر کبیر
فصل سوم: میر غضب
فصل چهارم: سایه دوخته
فصل پنجم: سخا
فصل ششم: توطئه ملکه ترکان خاتون
فصل هفتم: اسیر حرم
فصل هشتم: «پیک غم» مژده رسان می‌گردد
فصل نهم: در باغ ولیعهد مغضوب
بخش سوم: نبرد در کنار رود قرقیز
فصل اول: لشکرکشی به دشت قبچاق
فصل دوم: نبرد با قوم بی‌نام و نشان
بخش چهارم: دشمن به مرز رسیده است.
فصل اول: سپاه مغول آماده هجوم است.
فصل دوم: ایلچیان فرمانروای سامان شرق
فصل سوم: گفتگوی شبانه سلطان با ایلچی
فصل چهارم: گفتار ایلچی در بیان احوال چنگیزخان
فصل پنجم: خاقان اعظم خبر می‌شنود
فصل ششم: شب بی‌آرام چنگیزخان
فصل هفتم: در یورت قولان خاتون
فصل هشتم: خاقان با انگشت می‌شمارد
فصل نهم: کاروان سر به نیست شده
فصل دهم: ایلچی را نمی‌کشند، میانجی را به قتل نمی‌رسانند
فصل یازدهم: خشم چنگیزخان
فصل دوازدهم: شیوه نامه‌نگاری
بخش پنجم: هجوم قوم ناشناس
فصل اول: وای به حال کسانی که به دفاع از خان و مان بر‌نخیزند!
فصل دوم: قوربان قیزیق جنگی سوار شد
فصل سوم: جنگ آغاز شد ...
فصل چهارم: پشتیبان مرد جنگی تیغ برنده اوست
فصل پنجم: تیمور ملک تسلیم ناپذیر
فصل ششم: مغولان از ریگزارها می‌گذرند
فصل هفتم: در بخارای محصور
فصل هشتم: بخارا بی‌جنگ تسلیم شد
فصل نهم: «خوشا دامن صحرای کرولن!»
کتاب دوم: در زیر تازیانۀ مغول
بخش اول: طوفان در خوارزم
فصل اول: وای بر احوال کسانی که سلاح بر زمین گذارند!
فصل دوم: شیوخ سمرقند به شهر خود خیانت کردند
فصل سوم: خوارزمشاه هیچ جا روی آرامش نمی‌بیند
فصل چهارم: در جزیره بحر آبسکون
فصل پنجم: قوربان قیزیق عازم خانه شد
فصل ششم: قوربان در جستجوی عیال و اطفال
فصل هفتم: فرار ملکه ترکان خاتون
بخش دوم: آخرین روزهای خوارزم بزرگ
فصل اول: سلطان جلال‌الدین چنگیزخان را به آوردگاه می‌طلبد
فصل دوم: پیکار در کنار سند
فصل سوم: حاجی رحیم در شغل کاتب
فصل چهارم: سوار سیاهپوش
فصل پنجم: قصه‌گوئی حاجی‌رحیم درویش
فصل ششم: ستیز سه پسر چنگیزخان بر سر گورگنج
فصل هفتم: قره‌خنجر در جستجوی پایان قصه
فصل هشتم: برای تصرف گورگنج، نخست باید آن ‌را با خاک یکسان کرد
فصل نهم: قره‌خنجر در «برج فراموشخانه»
فصل دهم: حاجی‌رحیم در خدمت باتوخان خردسال
بخش سوم: نبرد در کنار رود کالکا
فصل دوم: پیام به خاقان اعظم
فصل سوم: در جستجوی آخرین دریا
فصل چهارم: در سرزمین آلان‌ها و قبچاقان
فصل پنجم: اردوی مغولان در کنار رود کالکا
فصل ششم: پلوسکینای آواره در اسارت تاتاران
فصل هفتم: بیم و هراس در کیِف
فصل هشتم: تدبیر جنگی سوبوتای بهادر
فصل نهم: مغولان در کرانه‌های دنپر
فصل دهم: یورش روس‌ها و قبچاقان بر دشت
فصل یازدهم: دام تاتار
فصل دوازدهم: آماده شدن سوبوتای بهادر برای کارزار
فصل سیزدهم: آغاز کارزار
فصل چهاردهم: «کنون روز جنگ است و پیکار و خون ...»
فصل پانزدهم: بزم تاتاران بر روی استخوان‌ها
بخش چهارم: مرگ چنگیزخان
فصل اول: چنگیزخان فرمان بازگشت داد
فصل دوم: مکاتبه چنگیزخان با خردمند فقیر
فصل سوم: مرا فناناپذیر گردان!
فصل چهارم: بازگشت مغولان به «یورت اصلی»
فصل پنجم: چنگیزخان بر آن شد که مرگ را در جنگ پذیره گردد
فصل اول: فرجام
فصل دوم: شهر خروشان سمرقند کجاست؟
فصل سوم: در قفس آهنین
فصل چهارم: آخرین صفحه کتاب
توضیح مترجم
حواشی تکمیلی