معرفی و دانلود کتاب رخت زندگی بر تن من
برای دانلود قانونی کتاب رخت زندگی بر تن من و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب رخت زندگی بر تن من
کتاب رخت زندگی بر تن من نوشتهی نگار کلامی، داستان دغدغههای زنی نسبتا مرفه از طبقه متوسط را به تصویر کشیده که خوشبختی را در تمام چیزهای ساده مثل داشتن فرزندان بیشتر، دور هم بودن خانواده و اهمیت دادن به کانون خانواده میبیند.
اما آرزوهای او در جامعه مدرن امروزی، اولویتهای شریک زندگیاش نیستند و این موضوع چالشها و نگرانیهایی را در زندگی زن پیش میآورد.
طلایه پرستار است و میثاق شوهرش کارمند بانک است و یک دختر هفت ساله به اسم بهار دارند. طلایه مدتی است به فکر داشتن بچه دوم افتاده اما میثاق مخالف است. روزی طلایه از میثاق خواهش میکند بعد از مدتها با هم بیرون بروند تا او بتواند درباره بچهدار شدنشان صحبت کند اما از صحبتهای میثاق متوجه میشود که دنیای آنها روز به روز دارد از هم فاصله میگیرد.
در بخشی از کتاب رخت زندگی بر تن من میخوانیم:
چراغهای سالن انتظار را روشن کردم بعد هم چراغ آبدارخانه. رختهای پاییزی روی تنم سنگینی میکردند. فکر کردم اینها که همان رختهای یک ساعت پیش هستند! مانتو و مقنعه را کندم و پنجرهها را باز کردم. هوای بعد از ظهر پاییزی از پنجره آبدارخانه به داخل خزید. موهای لخت را شانه زدم و گذاشتم پوست سرم هوایی تازه کند. آب کتری را نو کردم و گذاشتم بجوشد.
دفتر وقت دهی بیماران، روی شنبه باز مانده بود و تمام وقتهایش پر بود. مثل همیشه شنبهها، ور خوبش این بود که وقت زود میگذشت، فقط چای قبل از شروع کارم را میفهمیدم و دوباره پوشیدن مانتو مقنعهام را.
آب جوشید. چای دم کردم. سینی چای دکتر پوردانا را با فنجان خالی از چای مرتب گذاشتم روی میز وسط آبدارخانه. وسواس خاصی برای چای بعد از ظهرش داشت. نه فقط چای که روی همه چیز انضباط صمیمانهای داشت که برایم خواستنی بود. هرکس که چند وقتی دمخورش میشد، میفهمید که سالها اینطوری زندگی کرده، منظم و با انضباط در عین حال ساده و بیپیرایه.
برای تمام امور، قوانین خاص خودش را اعمال میکرد؛ از رنگ دکوراسیون سالن انتظار و تابلوهای روی دیوار تا رنگ لوازم روی میز کار، که برای هر فصل نو میشد.
همین پاییز، دوتا شال سر آجری نازک برای من و فتانه خریده بود. بستهبندی و کادو پیچ شده داده بود دستم. بازش کرده بودم و شال تا شده را روی هوا پهن کرده بودم. دکتر پوردانا لبخند به لب گفته بود: «نازکترینش را خریدم که روی سرتان سنگینی نکند. هوا هم رد شود که ریزش مو نگیرید.»
موهایم را پشت سرم جمع کردم و شال آجری را انداختم رویشان. پیچ ماتیک را چرخاندم و نوک استوانهی آجری رنگش را روی لبهایم کشیدم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب رخت زندگی بر تن من |
نویسنده | نگار کلامی |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 256 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-03-0555-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |