معرفی و دانلود کتاب صوتی در تسلای همسر

معرفی کتاب صوتی در تسلای همسر

کتاب صوتی در تسلای همسر، اثری جذاب و فلسفی است که با نامه‌ای عاشقانه و تاثیرگذار از پلوتارک به همسر سوگوارش در عزای دخترشان شروع می‌شود و در ادامه شما را با گفته‌هایی زیبا درباره‌ی اخلاقیات، سعادت و اجتناب از عصبانیت، جذب می‌کند.

برخی از کتاب‌ها در تمام طول تاریخ موجب دگرگونی و تحول دنیا شده‌اند و نگرش انسان‌ها نسبت به خودشان و دیگران را تغییر داده‌اند. آن‌ها در موضوعات گوناگونی از قبیل جنگ‌ها، اختلافات عقاید، انقلاب‌ها و زندگی‌های زیادی تأثیرگذار بوده‌اند. کتاب صوتی در تسلای همسر (In Consolation to His Wife‎‬)، یکی از همین کتاب‌هاست که موجب شده افراد با کارهای متفکران بزرگ، پیشگامان، اصلاح‌طلبان و طالع‌بینان بیشتر آشنا شوند.

با پلوتارک بیشتر آشنا شویم:

پلوتارک (Plutarch)، نویسنده، تاریخ‌نگار، زندگی‌نامه‌نویس و مقاله‌نویس اهل یونان باستان بود. او به خاطر سبک نابش در نگارش که اغلب شیوه‌ی افلاطونی را استفاده کرده و همچنین به خاطر شیوه و برداشت خاص فلسفی، اخلاقی و سیاستش که در کتاب‌های او منعکس است، از زمان‌های قدیم مورد پسند همگان قرار گرفت. مجموعه آثار او، دربردارنده‌ی زندگی‌نامه‌های سی و شش نفر از بزرگان تاریخ شرق و غرب است که یکی از آثار برجسته‌ی ادبیات یونانی به‌ شمار می‌آید.

پلوتارک عقیده دارد که اگر مرد بزرگ‌منش خود را مستحق عالی‌ترین چیزها بداند، پس لایق داشتن آن‌هاست، پس در حقیقت او فقط یک چیز می‌خواهد: اینکه لیاقت با ارزش‌های بیرونی ارتباط دارد و بهترین این ارزش‌ها آن چیزی است که ما برای خدایان قائلیم و مردان سیاسی در طلب آن هستند، یعنی هدیه‌ی درخشان‌ترین اعمال و این افتخار است، زیرا افتخار شریف‌ترین ارزش بیرونی است.

پس انسان بزرگ‌منش نسبت به افتخار و بی‌افتخاری به گونه‌ای رفتار می‌کند که باید کرد. اما اگر استدلال را کنار بگذاریم، تجربه هم نشان می‌دهد که مردان بزرگ‌منش در اندیشه افتخارند و افتخار چیزی است که آن‌ها بیش از هرچیز در صدد دستیابی به آن هستند، البته افتخاری که حق آن‌هاست.

در بخشی از کتاب صوتی در تسلای همسر می‌شنویم:

از پلوتارک به پاسیوس! امیدوارم این نامه برایت مفید باشد. چندی قبل نامه‌ای از تو دریافت کردم که طی آن درخواست کرده بودی مطالبی راجع به قناعت و همین طور عباراتی از کتاب تیمائوس که نیازمند تفسیر و تدبر دقیق‌تری است برایت بنویسم. درست در همان اوقات بود که دوست‌مان اروس ناگهان دریافت که می‌باید به رم سفر نماید، زیرا نامه‌ای از فوندانوس بزرگوار دریافت کرده بود؛ فوندانوس از وی خواسته بود که در سفر شتاب نماید. از یک سو، تا آن حد وقت ندارم که بتوانم خواسته‌ی تو را اجابت نمایم؛ و از سوی دیگر، نمی‌توانم تاب بیاورم که اروس را این جا رها کرده و به سوی تو بیایم. لذا این بخش‌ها را از دست نوشته‌های خویش، که در اصل برای خود نوشته بودم و درباره‌ی قناعت است، برایت برگزیده‌ام.

تصور می‌کنم که مقصودت از این درخواست کمکی عملی است و نه صرفا موعظه‌ای که بتوان برای تحریر مقاله‌ای از آن بهره جست؛ و بسیار از این بابت خشنودم که هرچند دوستان ذی‌ نفوذ و شهرت بسیاری به عنوان یک سخنران سیاسی داری اما خوشبختانه از تجربه‌ی مروپس در تراژدی برحذر مانده‌ای: "اینکه ستایش توده دیوانه‌ات نکرده" و به سوی رفتار نابهنجار سوق نیافته‌ای. نه، تو آنچه که اغلب بر زبان داری را نیز به عمل درآورده‌ای" هیچ نقرسی با پوشیدن کفش گران قیمت، هیچ زخم دستی با انداختن حلقه‌ی گرانقیمت و هیچ سر دردی با بر سر گذاشتن تاج بهبود نمی‌یابد. "هیچ ثروت یا شهرت و یا قدرتی نمی‌تواند باعث شود آدمی ذهنی رها از اضطراب و حیاتی آرام چون آب‌گیر آسیاب داشته باشد، مگر آنکه تمام این چیزها در خدمت شادمانی آدمی باشند.

آدمی می‌تواند اشیاء سودمند را به نحو درست یا نادرست به کار برد. ثروت چیز سودمندی است و هر چیز را کسی به نحو درست به کار می‌برد که فضیلت مربوط به آن چیز را دارا باشد. پس ثروت را هم کسی درست به کار می‌برد که از فضیلت مربوط به ثروت بهره‌مند باشد و چنین کسی گشاده دست است.

خرج کردن و بخشش، استفاده از ثروت است و گرفتن و نگاه داری ثروت، تملک ثروت. از این رو نشانه‌ی مرد سخاوتمند خرج کردن و بخشیدن ثروت به جای درست است نه گرفتن آن از منابع درست یا نگرفتن از منابع نادرست. زیرا خاصیت فضیلت نیکی کردن است نه برخوردار شدن از نیکی، و به جا آوردن عمل شریف است نه پرهیز از عمل زشت. تردید نیست که در یک سو بخشیدن و نیکی کردن و به جای آوردن عمل شریف با هم پیوسته‌اند و در سوی دیگر گرفتن و برخوردار شدن از نیکی دیگران و اجتناب از عمل زشت. ما کسی را می‌ستاییم و از او سپاسگزار می‌شویم که می‌بخشد نه کسی را که نمی‌گیرد. نگرفتن آسان‌تر از بخشش است زیرا برای آدمی دست برداشتن از مال خویش دشوارتر از نگرفتن از دیگری است؛ و عنوان بخشنده حق کسی است که می‌بخشد. آن که از دیگری چیزی نمی‌پذیرد به سبب عدالت ستوده می‌شود نه به سبب گشاده دستی؛ و کسی که فقط می‌گیرد اصلا ستوده نمی‌شود. از میان صاحبان همه فضایل، گشاده‌دستان محبوب‌تر از همه‌اند چون به دیگران سود می‌رسانند و سود رساندن ایشان به این علت است که آماده‌ی بخشیدن هستند.

فهرست مطالب کتاب صوتی