معرفی و دانلود کتاب صوتی دختران ا.پی.دی
برای دانلود قانونی کتاب صوتی دختران ا.پی.دی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی دختران ا.پی.دی
کتاب صوتی دختران اُ پی. دی ١١ ساعت مصاحبه لیلا محمدی با مینا کمایی است، خاطرات زن آبادانی که از روزهای پر تلاطم دوران دفاع مقدس سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۴ میگوید.
در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مینا کمایی با جمعی از دوستانش امدادگری را در بیمارستان امام خمینی (ره) شرکت نفت آموزش میدادند. وی در همان سال با تاسیس بسییج خواهران آبادان، همراه با دوستانش که به دختران O. P. D معروف بودند، به فعالیت در بسیج میپرداخت و برای امدادگری و واکسیناسیون به روستاهایاطراف آبادان میرفت.
خاطراتی از دوران کودکی، زمان تحصیل در مدرسه و پیروزی انقلاباسلامی، همچنین فعالیت طرفداران گروه خلق عرب برای تصاحب خرمشهر، عضویت در جبهه حزب الله در مدرسه، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رویارویی با گروههای مجاهدین خلق (منافقین)، خلق عرب و کمونیستها، شرکت در کلاسهای مختلف عقیدتی وسخنرانیهای مذهبی، به شهادت رسیدن خواهر نوجوان راوی توسط منافقین در اصفهان، دیدار با امام خمینی (ره)، پذیرایی از خانواده شهدا در هتل بهبهان، انفجار انبار دارویی بیمارستان نفت توسط عراقیها و وضعیت شهر خرمشهر پس از آزادی، عمده موارد مطرحشده در این خاطرات است.
مینا کمایی از دختران شجاع آبادان بود که پس از شروع جنگ تحمیلی به رغم ناامنی شهر، در آبادانی که زیر آتش توپ و خمپاره بود ماند و به همراه تعدادی از دوستانش کار امدادرسانی به مجروحان را انجام داد؛ او و همراهانش خطر را به جان خریدند تا به دیگران کمک کنند و مایه دلگرمی باشند. مینا کمایی در این کتاب خاطرات خود را بازگو کرده است و خواننده را به روزهای آغاز تجاوز رژیم بعث عراق به ایران اسلامی میبرد.
در قسمتی از کتاب صوتی دختران اُ پی. دی میشنویم:
در اتاق، کنار مامان دراز کشیده بودم که مهری، خواهرم صدام کرد: «مینا! بدو آب شط اومد.» مامان در خواب تکانی خورد. بالش را روی رختخوابها انداختم و به حیاط دویدم. مهران، مهرداد و مهری در حیاط بودند. به مهری گفتم: «یواش، داد نزن، مامان خوابش برده.» گرمای آفتاب تابستان، کف سیمانی حیاط را داغ کرده بود. آب شط کمکم، کف حیاط را پر میکرد. پاچه شلوارهایمان را بالا زدیم و منتظر ماندیم که آب کاملاً کف حیاط را پر کند. مهران و مهرداد با پارچه، درز آهنی کوچه را مسدود کردند. بعد از جمع شدن آب توی حیاط بالا و پایین میپریدیم. بازی میکردیم. آب تا زانوهایمان میرسید. از داخل آن گوشماهی جمع میکردیم و به هم نشان میدادیم. وقتی کف حیاط حسابی خنک شد از بازی خسته شده بودیم. پارچههای درز در را برداشتیم. آب با فشار به کوچه رفت. بچههای کوچه پشت در جمع شده بودند تا پای خود را با آب بشویند. خوشحال بودیم که کف حیاط مثل هر روز، برای خواب شب خنک شده است.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی دختران ا.پی.دی |
نویسنده | لیلا محمدی |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
ناشر صوتی | گروه فرهنگی سماوا |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲ ساعت و ۴۹ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات دفاع مقدس |
به نوجوانان و جوانان توصیه میکنم حتما گوش کنند، چون واقعا لازمه از سختیها و کمبود امکانات جنگ بشنویم و قدر این آرامش و امنیت کشورمون رو بدونیم... و بدونیم که جوانهایی مثل ایشون، جوانی شان را در خدمت به وطن و مردم صرف کردند و واقعا جهاد کردند و کمتر از مجاهدان در جبهههای جنگ اجر نخواهند داشت.
یکبار گوش دادن این کتاب را توصیه میکنم به همه مردم سرزمینم.