معرفی و دانلود کتاب صوتی خرمگس
برای دانلود قانونی کتاب صوتی خرمگس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی خرمگس
کتاب صوتی خرمگس بر اساس مشهورترین اثر اتل لیلیان وینیچ، از روایتهای جذابی میگوید که شاید تا به حال به آن فکر نکرده باشید! در سرتاسر این کتاب ایمان به آزادی در زندگی و جامعه موج میزند.
تعدادی از دوستداران ادبیات این اثر را کتابی ضد مذهبی و سیاسی و تعدادی دیگر کتابی فلسفی و عاشقانه به حساب میآورند. این کتاب فقط دارای یک ژانر نیست و موضوعات مختلفی را دربردارد.
در کتاب صوتی خرمگس (The Gadfly) شما با کاراکترهایی روبهرو میشوید که در بخشهایی از داستان قهرمان و در بخشهایی دیگر داستان ضد قهرمان هستند. این کتاب ایتالیای تکه تکه شده در سالها 30 تا 40 قرن 19 را به تصویر میکشد و فعالیت سازمان ایتالیای جوان در آن زمان را بیان میکند
در این رمان شگفتانگیز و حیرتآور، آرتور شخصیت اصلی است که گذشتهای نامعلوم دارد، او شاگرد یک پدر روحانی به نام مونتانلی است که در موسسه طلاب مدیریت میکند، آنها رابطهی عمیق و خوبی با یکدیگر دارند، رابطهای بیش از یک شاگرد و استاد. پدر و مادر آرتور در کودکی بر اثر حادثهای جان خود را از دست دادهاند و فقط چند برادر ناتنی برای او مانده است که رابطهی خوبی با هم ندارند. او ایام کودکی را در تنهایی گذرانده و به همین دلیل تا این حد با مونتانلی رابطه خوبی برقرار کرده است.
آرتور در سازمانی به نام ایتالیای جوان عضو است، سازمانی که با هدف بیرون کردن ارتش اتریش با کمک مردم تشکیل شده است. اما آرتور از موضوعات و مسائل این سازمان به مونتانلی حرفی نمیزند. در این سازمان عاشق دختری به اسم جما میشود، اما جما دلباختهی فرد دیگری در سازمان است. پس از مدتی اتفاقاتی رخ میدهد که آرتور مجبور میشود از کشورش فرار کند. فراری که زندگی او را به جهنمی دردناک تبدیل میکند، اما او بخاطر عشقی که به جما و ایمانی که به آزادی ایتالیا دارد، همهی این سختیها را تحمل میکند و بازمیگردد.
از گذشته تاکنون یکی از ارکان اصلی در کتابها، داستانها و حکایتها، قهرمانان و ضد قهرمانان بودهاند، قهرمانان و ضد قهرمانانی که مملو از شجاعت، عشق، محبت، دشمنی، مبارزه و... هستند. اما کمتر کتابی دیده شده که بتواند هر دوی آنها را در یک تن بگنجاند.
اتل لیلیان وینیچ، چرا این کتاب را خرمگس نامید؟
خرمگس استعاره از شخصی است که عقیدهها و باورهای اغلب مردم جامعه و همچنین چگونگی اداره امور را به چالش میکشد. نخستینبار، افلاطون، سقراط را همانند خرمگسی دانست که اسب بیحسِ سیاست آتن را مورد آزار قرار میدهد و میخواهد آنها را بیدار کند. همچنین این رمان، توجه بسیار بخصوصی به شخصیت اصلی دارد و آرتور را به خرمگسی تشبیه میکند که تلنگری برای تمامی مردم است.
اتل لیلیان وینیچ را بیشتر بشناسیم:
اتل لیلیان وینیچ (Ethel Lilian Voynich) در سال 1864 در خانوادهی یکی از فیلسوفان و دانشمندان مشهور انگلیسی به دنیا آمد. پدرش ریاضیدان و پروفسور و مادرش مقالهنویس موضوعات اجتماعی بود. در یک سالگی پدرش فوت کرد و در نوجوانی به تحصیل در زمینههای موسیقی، فلسفه، ادبیات و زبانشناسی پرداخت، در سن 18 سالگی با مبلغ کمی که به او به ارث رسیده بود به برلین سفر کرد. در آنجا رشته موسیقی و پیانو را برای تحصیل انتخاب کرد. او پس از ترجمه کتابهای نویسندگان برجستهی روسی مثل گوگول و داستایوسکی، در سن 33 سالگی نخستین و مشهورترین کتاب خود به نام خرمگس را منتشر کرد. این کتاب در حال حاضر به بیش از 20 زبان دیگر از قبیل: هلندی، آلمانی، لهستانی، عبری، روسی، فرانسوی، چینی، مجارستانی و ژاپنی ترجمه شده است.
اتل لیلیان وینیچ در سالهای آخر عمر خود از موسیقی دور نبود و تعدادی سمفونی را تنظیم کرد و در سال 1960 در سن 96 سالگی درگذشت. از دیگر آثار او عبارتاند از: «جک دیموند»، «الیویالتام»، «دوستی گسیخته شده» و «کفشت را بکن».
جملات برگزیده کتاب صوتی خرمگس:
- گذشته از آنِ گذشتگان و آینده از آنِ توست.
- اگر شما به فکر مردم پی میبرید، از خواندن محتوای آن نیز نباید آرزده شوید.
- اگر من میگریم و یا مینالم، اگر من چهره غمگین میکنم، تنها برای خندیدن است.
- برای انسان، عشقی والاتر از آن نیست که بهخاطر یارانش دست از زندگی خود بشوید.
- اگر در جهان راهی یافت میشد که آب رفته را به جوی بازگرداند، ارزش داشت که به خطاهای گذشتهی خود بیندیشیم.
- این را نیز به خاطر داشته باشید که روح لال است، صدایی ندارد که فریاد برآور، باید تحمل کند، تحمل کند و باز تحمل کند.
- فقط برای پنج دقیقه، جدی باش! وانگهی، موضوع مرگ و زندگی در پیش است. عزیزم! حتی برای دو دقیقه هم جدی نخواهم بود؛ مرگ و زندگی هیچکدام ارزش آن را ندارد.
در بخشی از کتاب صوتی خرمگس میشنویم:
پس میخواهی بگویی که این چیز... این یقین، به تمامی غیر بازگشت است؟ آرتور؛ آیا به آنچه میگویی، فکر کردهای؟ آرتور برگشت و مستقیم به چشمهای مونتانلی نگاه کرد و با لحنی قاطع گفت: «پدر شما از من میپرسید آیا میتوانم به شما اعتماد کنم؟ آیا شما نیز میتوانید به من اعتماد کنید؟ پدر، به واقع اگر مطلبی بود، بیشک آن را به شما میگفتم؛ ولی بحث دربارهی این چیزها دیگر بیفایده است. من آنچه را که آن شب به من گفتید، فراموش نکردهام و هرگز فراموش نخواهم کرد. من باید در زندگیم راهی را که خود میخواهم و مطلوب خودم است بروم و به سوی روشناییای قدم بردارم که میبینم.»
مونتانلی گلی از بوتهی گل سرخ چید و گلبرگهایش را یکی یکی پرپر کرد و در آب ریخت و گفت: «حق با توست کارینو، اگر دربارهی این مسائل نمیخواهی، حرف نمیزنیم. به نظر میرسد به راستی حرف زدن راه به جایی نمیبرد. بسیار خوب، بسیار خوب، بیا برگردیم.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی خرمگس |
نویسنده | اتل لیلیان وینیچ |
مترجم | حمیدرضا بلوچ |
راوی | آرمان سلطان زاده |
ناشر چاپی | نشر به سخن |
ناشر صوتی | آوانامه |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۴ ساعت و ۲۳ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |
قبل از اظهار نظر نسبت به این کتاب ذکر ۲ نکته را ضروری میدادم
۱_ من به صدا و لحن آقای سلطانزاده علاقه بسیار بسیار زیاد غیر قابل توصیف دارم و توانایی ایشان در گفتن را منحصر بفرد میدانم
۲- قبلا فیلم اقتباس شده از این کتاب را مشاهده کردم
من الوصف مطمئن هستم هر شخص دیگری یا حتی گروهی از گویندگان مجرب بجای آقای سلطانزاده آن را اجرا میکردند یا کتاب نیمه رها میکردم یا بدون رغبت آن را تمام میکردم چرا؟
چون نویسنده هر جا یک شخصیت را لازم دارد بشکل افراطی در یکی از افراد قصه به صورت افراطی و در حد مطلق به زورجا میدهد خصوصا در آرتور
آرتور نظر همه نگهبانان را به طرف خود جلب میکند چطور؟
او طنز گزنده و بسیار تاثیر گذار دارد بغیر چند مورد کوتاه که خیلی هم قابل توجه نیست مصداقی ارائه نمیشود
معلوم نیست علت عشق و تنفر آرتور نسبت به مونتانلی چیست هر بار به فراخور نیاز پیشبرد داستان چیزی گفته میشود
گناه مونتالی چیست
هوس؟ خیانت؟ عدم قبول مسئولیت؟ تظاهر به دینداری؟
یا دینداری از روی جهل؟ موارد زیادی هست میتوان نشان داد نویسنده نتوانسته در قالب داستان پردازی حقایقی مثل عشق وفاداری خیانت مقاومت ترس درد قدرت جهل و... را نشانده و خود خواننده به آن نتیجه برسد بجای آن صرفا نتیجه مسلم مورد خواست و علاقه و باور نویسنده در قالب یک جمله ابلاغ میشود
امتیاز کامل به کتاب را در مقایسه با خیل کتابهای بسیار سخیف میدم این کتاب میتواند نظر خیلیها رو جلب نماید
فرصت نیست عزت پایدار