معرفی و دانلود کتاب صوتی خداحافظ گری کوپر
برای دانلود قانونی کتاب صوتی خداحافظ گری کوپر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی خداحافظ گری کوپر
کتاب صوتی خداحافظ گری کوپر یکی از شاهکارهای رومن گاری است که ماجرای جوانی به نام لنی را تعریف میکند که از تمام چهارچوبهای تمدن و جامعه تنفر دارد و برای فرار از جنگ ویتنام، به خانهی کوهستانی دوستش در کوههای آلپ پناه میبرد تا بتواند از هر وابستگی آزاد باشد.
درباره کتاب صوتی خداحافظ گری کوپر:
جوانی دلزده از جنگ و تمام قوانین و هنجارهای اجتماعی، به کوههای آلپ فرار میکند تا بتواند زندگی دلخواه خود را پیش ببرد. ماجرای کتاب صوتی خداحافظ گری کوپر (Goodbye Gary Cooper) در دورانی رقم میخورد که آمریکا نیروهای خود را برای جنگ با ویتنام میفرستد و لنی جوانی بیست و یک ساله است که به ورزش اسکی عشق میورزد، قوانین خاصی برای زندگیاش دارد و نمیخواهد به جنگی بیهوده برود که پدرش را نیز در آن از دست داده است. بنابراین تصمیم میگیرد که از کشورش فرار کند و تنها عکسی از گری کوپر هنرپیشه آمریکایی را با خود ببرد که گویی تنها خاطرهاش از آنجاست.
بنابراین لنی تصمیم میگیرد که به خانهی دوستش باگ مورن در سوئیس پناه ببرد؛ خانهای که جوانان دیگری نیز در آنجا حضور دارند و هر کدام به دلایل مختلفی به آنجا رفتهاند. اما آرزوی اصلی لنی، اسکی کردن در کوههای آلپ است و او میخواهد که از هر وابستگی و تعلق آزاد شود.
در رمان خداحافظ گری کوپر درباره نحوه گذران زندگی این افراد توضیح داده میشود؛ اینکه لنی و دیگران مجبورند برای پول درآوردن و گذران زندگی، گاه از کوهستان پایین بیایند و در میان مردم عادی ظاهر شوند و حتی لنی اگر شاگردی پیدا کند، به آنها اسکی یاد میدهد. اما در این بین او با دختری فعال و جسور به نام جسی آشنا میشود و عشق، مسیر داستان را دستخوش تغییراتی میکند.
کتاب صوتی خداحافظ گری کوپر پر از دیالوگها و گفتوگوهای سیاسی، اجتماعی و فلسفی است و مفاهیمی همچون تمدن، سوسیالیسم، کمونیسم، سیاه پوستان، نژادپرستی، آمریکا، زندگی، مرگ و ... به چالش کشیده میشود. در واقع رومن گاری با خلق شخصیت لنی میخواهد علیه تمام ساختارها و قوانین دست و پا گیر تمدن عصیان کند.
رمان خداحافظ گری کوپر برای اولین بار با نام ولگرد اسکی باز در سال 1965 میلادی نوشته شد، اما نویسنده در سال 1969 با بازنویسی دوباره کتاب به زبان فرانسوی، نام آن را به آدیو گری کوپر تغییر داد.
از روی این داستان فیلمی فرانسوی به کارگردانی Nassim Amaouche در سال 2009 ساخته شد که در جشنواره کن همان سال نیز توانست جایزهای را دریافت کند.
رومن گاری (Romain Gary) را بیشتر بشناسیم:
او رمان نویس، دیپلمات، کارگردان فیلم و خلبان فرانسوی در جنگ جهانی دوم بود. رومن تنها نویسندهای است که توانسته دو بار برنده جایزه گنکور شود؛ چرا که هر نویسنده تنها یک بار میتواند چنین افتخاری را کسب کند، اما چون گاری دو رمان خود یعنی «ریشههای بهشتی و زندگی در پیش رو» را با نامهای مستعار نوشت، توانست دو بار این جایزه را در کارنامه ادبی خود ثبت کند. البته تا مدتها این مسئله پنهان مانده بود، اما سرانجام او در کتاب «مرگ و چند داستان دیگر» این موضوع را فاش کرد.
او یکی از پرکارترین و محبوبترین نویسندگان فرانسه به شمار میرود که در طول زندگی ادبیاش 21 رمان با نام واقعی خود و یک رمان با نام مستعار فوسکو سینی بالدی و چهار رمان با نام مستعار امیل آژار نوشت.
رومن گاری علاوه بر موفقیت در حوزه داستان نویسی، فیلمنامه فیلمهای «طولانیترین روز» و «قتل» را نوشت و سپس آنها کارگردانی کرد. همچنین در سال 1979 نیز به عنوان عضو هیئت داوران بیست و نهمین جشنواره بین المللی فیلم برلین انتخاب شد.
این هنرمند فرانسوی با نام اصلی رومن کاتسف زندگی پرتلاطمی را گذراند و تجربیات مختلفی را پشت سر گذاشت. او که در سال 1914 در شهر ویلنا در لیتوانی به دنیا آمد، به خاطر طلاق پدر و مادرش در سن چهارده سالگی به فرانسه مهاجرت کرد. پس از آن توانست در رشته حقوق تحصیل کند، اما با شروع جنگ جهانی، به استخدام نیروی هوایی فرانسه درآمد و به خاطر شجاعتهایش در جبهه نبرد با آلمان نازی، موفق شد که نشان لژیون دونور را از ژنرال دوگول دریافت کند.
او پس از جنگ مدتی وارد فضای سیاست شد و در چندین شهر به عنوان دیپلمات کار کرد، اما سرانجام از این روند خسته شد و همه چیز را رها کرد.
سرانجام در سال 1980 میلادی، رومن گاری در سن شصت و سه سالگی با شلیک گلولهای به خود، زندگیاش را به پایان رساند. او قبل از مرگش یادداشتی نوشت که در آن گفته بود: «به خاطر همسرم نبود. دیگر کاری نداشتم... واقعا به من خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ!»
برخی از آثار این نویسنده مشهور فرانسوی عبارتند از: «اوضاع در ارتفاعات کلیمانجارو روبهراه است، ریشههای آسمان، قلابی، مرگ و چند داستان دیگر، سگ سفید، میعاد در سپیده دم، بادبادکها، مردی با کبوتر و...»
جملات برگزیده کتاب خداحافظ گری کوپر:
- بهترین آدمها همانها بودند که اون هرگز ندیده بود.
- اگه تنها باشی میتونی کاری بکنی؛ میتونی دنیای خودت رو عوض کنی. دنیای آدمای دیگه دست تو نیست.
- کسانی که عقاید احمقانهشان را ابزار میکنند اغلب بسیار حساسند. هر قدر عقاید کسی احمقانهتر باشد کمتر باید با او مخالفت کرد.
- تمدن ما تمدن دسته خر پلاستیکی است. هیچ چیزش طبیعی و صادقانه نیست؛ همه چیزش مصنوعی است و نقش بازی میکند.
- هیچکس تا به حال دو مرتبه در عمرش عاشق نشده، عشق دوم، عشق سوم، اینها بیمعنی است. فقط رفت و آمد است؛ افت و خیز است، معاشرت میکنند و اسمش را میگذارند عشق.
کتاب صوتی خداحافظ گری کوپر به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر رمانی را میپسندید که محتوایی فلسفی و سیاسی داشته باشد و مدتها شما را به فکر فرو ببرد، این کتاب برای شما مناسب است.
در بخشی از کتاب صوتی خداحافظ گری کوپر میشنویم:
باران میآمد و روی شیروانی ترانه مینواخت. «ترانهای که اگر اون رو شب در امن آغوش اون گوش کنه، زیباترین ترانه دنیاست. هر قدر باد شدیدتر باشه و بارون تندتر بیاد، بازوهاش دورت محکمتر فشرده میشه و تو توی بغلش راحتتری و هیچ چیز نمیترسی؛ دست کم احساس من اینه. تمام عمرم صدای بارون روی شیروانی رو تنها شنیدم. بارون دوست نداره که کسی تنها ترانهاش رو گوش بده؛ من ناکامیش رو خوب حس میکنم. حالا لابد اسکیهاش رو بغل گرفته و داره خرخر میکنه؛ لابد خیال میکنه که اجاق من سرده. وولف مینویسه که 75 درصد زنها از نظر جنسی نیمه سردن؛ نمیفهمم منظورش از نیمه سرد چیه. از این موضوع دیافراگم و این جور چیزها سر در نمیارم. سه ساله یکی خریدم؛ فقط میذارم جلوم و نگاش میکنم. آخه آدم وقتی به اصطلاح هنوز دست نخوردهاس، از این کلمه دلم بهم میخوره و بوی قرون وسطای اسپانیا رو میده، چطور میتونه دیافراگم بذاره؟ من فقط دلم میخواست توی تاریکی توی بغلم بخوابم و به صدای بارون گوش بدم. الان هردومون داریم بارون به این خوبی رو تلف میکنیم.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی خداحافظ گری کوپر |
نویسنده | رومن گاری |
راوی | حامد فعال |
ناشر صوتی | استودیو نوار |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۹ ساعت و ۴۱ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |
در فصل اول هیچ کس و هیچ چیز از تیغ هجو در امان نیست. از آمریکا, فرانسه, سوییس و کوبا گرفته تا عشق و دین و سوسیالیسم و ایدئولوژیها و لنین و کامو و پلیس و سیاستمداران و مردان و زنان و تقریباٌ هر چی و هر کی به ذهن میرسد! اگر جنگ ویتنام به سخره گرفته میشود همزمان مخالفین آن هم بی نصیب نمیمانند.
از این نویسنده چیزی نخونده بودم، این کتابو خیلی دوست نداشتم و نتونستم با داستانش ارتباط برقرار کنم ولی کار گوینده خوب بود.