معرفی و دانلود کتاب صوتی حضور آبی مینا
برای دانلود قانونی کتاب صوتی حضور آبی مینا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی حضور آبی مینا
کتاب صوتی حضور آبی مینا اثر ناهید طباطبایی، دربردارندهی چهار داستان مختصر و زنانه است و در دل داستانها مولفههای هویت فرهنگی و خانوادگی را شرح میدهد.
ناهید طباطبایی در حضور آبی مینا با لحنی طنزآلود و نثری روان و صمیمی روایتها را به گونهای دیگر شرح میدهد و با جملههای کوتاه و منقطع، وصفی کوتاه و مفید درباره فضاهای حسی داستان خود ایجاد میکند. این کتاب برندهی جایزهی بیست سال ادبیات داستانی بعد از انقلاب شده است.
ناهید طباطبایی در تهران و در سال 1337 به دنیا آمد. او فارغالتحصیل رشتهی ادبیات دراماتیک و نمایشنامهنویسی از مجتمع دانشگاهی هنر است. او از نوجوانی شروع به نوشتن کرد و غالبا با نگاهی ویژه دنیای زنانه را در آثار خود به تصویر میکشد. اولین مجموعه داستان خود را در سال 1371 به چاپ رساند و تاکنون کار داستاننویسی و ترجمه از زبانهای فرانسه و انگلیسی را ادامه داده است. داستانهای زیادی از او به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده و چند اثر او نیز به صورت فیلمنامه درآمده است. در سالهای اخیر دو اثر به نامهای چهل سالگی و جامه دران مورد اقتباس سینمایی قرار گرفته است. آثار طباطبایی عبارتند از: بانو و جوانی خویش، چهل سالگی، حضور آبی مینا، خنکای سپیده دم سفر، جامه دران و آبی و صورتی.
در قسمتهایی از کتاب صوتی حضور آبی مینا میشنویم:
«اسمم طاهره بود. طاهره شهابی، 47 ساله، مجرد، نرس باسابقه و بهترین سوپروایزر بیمارستانهای تهران. حالا هم اسمم طاهره است. اما خودم دیگر طاهره نیستم. عوض شدهام. شدهام مینا صبوری، پنجاه ساله، متاهل و دارای دو پسر، یک عروس و دو نوه. این اتفاق همین تازگی افتاد، یک سال و نه ماه بعد از ازدواجم با کمال صبوری که وکیلی 55 ساله بود. وقتی کلاس دهم بودم در اوقات بیکاری بچههای کلاس فال میگرفتند. فال من این بود که در 47 سالگی با شخصی به نام کمال ازدواج میکنم که دو پسر دارد و در تهران زندگی میکند. فال آن روز تنها فالی بود که درست در آمد. من کمال را اولین بار دو سال پیش که در بیمارستان بستری بود دیدم. او مرد خوش قیافه تمیز و مرتبی بود که همسرش را پنج سال پیش در اثر سرطان از دست داده بود. قدیما من در دانشکده عاشق پسری شده بودم و او نیز دل در گرو عشق من داشت و قرار بود ازدواج کنیم. اما بعدها او عاشق دوستم شد و من بیست و پنج سال با یادش دلخوش بودم. وقتی کمال از من خواستگاری کرد من با مادرم و خواهربزرگم که بیوه بود زندگی میکردم. مادرم بی سواد بود و خواهرم دبستان را تمام کرده بود. آنها با هم جور بودند و نیازشان به من نیاز مادی بود و بس. من با کمال ازدواج کردم و با ساسان پسر هجده سالهاش...»
«من کارمند اداره هستم و باعث مرگ مستخدم ادارهام شدم. او به خاطر من از بالای پنجره طبقه هفتم افتاد پایین و مرد. به همین سادگی. به خاطر من که فقط شیشههای عینکش را چسبانده بودم. او چشمانش ضعیف بود و به خاطر این که کارش را از دست ندهد مرتب همه جا را دستمال میکشید. اولین روزی که او را دیدم طفلک در شیشهای اتاقی را ندیده بود و با سر توی شیشه رفته بود و عینکش تکه تکه شده بود. من عینکش را با چسب چسباندم وای کاش نمیچسباندم.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی حضور آبی مینا |
نویسنده | ناهید طباطبایی |
راوی | اعظم حبیبی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
ناشر صوتی | رایان اندیش بعد هشتم |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱ ساعت و ۵۴ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |