معرفی و دانلود کتاب صوتی جایی که خرچنگها آواز میخوانند
برای دانلود قانونی کتاب صوتی جایی که خرچنگها آواز میخوانند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی جایی که خرچنگها آواز میخوانند
کتاب صوتی جایی که خرچنگها آواز میخوانند نوشتهی دلیا اونز، یکی از پرفروشترین کتابهای سال 2018 و 2019 به حساب میآید و داستان جنایی و گیرای دختری به نام کیا است که خانوادهاش او را در کودکی تنها گذاشتهاند، تا در دل طبیعت با پدر بداخلاقش زندگی کند.
کتاب صوتی جایی که خرچنگها آواز میخوانند (Where the Crawdads Sing) حدود 60 هفته در صدر لیست پرفروشترین کتابهای جهان قرار گرفت و به عنوان داستان و افسانهای بینظیر شناخته شده است. این رمان احساسات شما را به شدت درگیر میکند و موضوعی تازه در ادغام انزوا و طبیعت از نظر یک نویسندهی خانم در خلال عشقی را بیان میکند که اغلب حالت توفیق اجباری دارد.
اسم کیا فقط متشکل از سه حرف است، اما دردها و سختیهایی که او کشیده است در روح و جسم هیچ دختری گنجانده نمیشود. کلیه اهالی بارکلی کو، او را با عنوان دختر مرداب میشناسند، کیا از ارتباط با دیگر انسانها تجربیات تلخ و شیرینی کسب کرده است. رویدادهای پیچیده و گوناگونی قبل و بعد از کشف جسد معشوقهی سابق او اتفاق میافتد که دلیا اونز (Delia Owens) به زیبایی و جذابی توانسته آنها را روایت کند.
این رمان اولین اثر دلیا اونز به شمار میآید. او در این کتاب استعداد تصویرسازی خود را به رخ میکشد. وی با این داستان به زیبایی نشان میدهد که انزوا چگونه رفتار افراد را دگرگون میکند. در رمان «جایی که خرچنگها آواز میخوانند» درمییابید که طرد شدن از سمت انسانهای اطرافتان، چه حالی دارد. کیا، شخصیت اصلی این کتاب داستان یک شیر زن فراموش نشدنی و ماندگار است.
این کتاب صوتی یک درام جنایی، عاشقانه و معمایی است که شما را شیفتهی خود میکند. این رمان شگفتانگیز به تار و پود طبیعتتان رسوخ میکند و پرسشهای بیجواب میپرسد، پرسشهایی که قدمتی به اندازهی مرداب دارند. این رمان دلنشین دغدغههایی مانند تلاش برای زیستن، امید داشتن، عشق ورزیدن، تنهایی، نومیدی، غرور، تعصب و انعطاف پذیری را بیان میکند.
دلیا اونز نویسندهی این کتاب اعجابانگیز از کودکی عاشق نوشتن بود. او در پایهی ششم مدرسه توانست عنوان برتر رقابتهای نویسندگی منطقه را در محل سکونتش دریافت کند و از همان جا بود که تصمیم گرفت نویسنده خوب و برجستهای شود. از آن جا که خانوادهی دلیا تابستانهای خود را در ارتفاعات کارولینای شمالی سپری میکردند، او توانست پیوند خاصی با حیات وحش آنجا ایجاد کند. این کتاب طبق شکوه مردابهای آنجا به نگارش درآمده است.
افتخارات رمان جایی که خرچنگها آواز میخوانند:
- پرفروشترین کتاب نیویورکتایمز
- پرفروشترین کتاب سایت آمازون
- نامزد دریافت جایزهی ادگار سال 2019
- نامزد دریافت بهترین داستان تاریخی گودریدز سال 2018
برخی نظرات دربارهی رمان هیجانانگیز جایی که خرچنگها آواز میخوانند:
- رمانی فوقالعاده با ترکیب جذاب عشق و معما. (نویسنده - Nicholas Sparks)
- همچون متن یک ترانه ... برخاسته از پیوندهای قلبی کیا با خانه و حیات وحش. (Booklist)
- داستانی عاشقانه متأثر از طبیعت که در بطن آن، یک قتل مبهم رخ میدهد.
- رمانی زیبا و گیرا تا مدتها پس از مطالعه آخرین صفحهاش، محال است آن را از یاد ببرید... چون شما را به طرز سحرآمیز جذب خود میکند.
- جذاب، اصیل... یک درام رمزآلود از دادگاه جنایی، یک داستان عاشقانهی گیرا. جایی که خرچنگها آواز میخوانند، یک افسانهی تمام عیار است. خوانندگان این کتاب، کیا را تا مدتهای مدیدی به یاد خواهند داشت.
در بخشی از کتاب صوتی جایی که خرچنگها آواز میخوانند میشنویم:
هر وقت کیا در حیاط خانه مینشست، به جاده خیره میشد و به این فکر فرو میرفت که اگرچه ویستریاهای وحشی در اواخر بهار از رنگ و رو میرفتند و مادرش، تابستان پارسال، منزل را ترک کرده بود، شاید هنوز امید ملاقات مجدد وی در آن جادههای سنگی، با آن کفشهای پاشنه بلند از جنس پوست تمساح قلابی، وجود داشت. اما تمام دارایی او، پدر بود که با هم ماهیگیری و گهگاهی، صحبت میکردند. شاید آنها میبایست خانوادهای جدید تشکیل میدادند. پدر در مواقعی که مست میشد، تمام اعضای خانواده را از خودش میراند. اخلاقش گاهی اوقات خوب میشد؛ بهخصوص زمانی که کنار هم مرغ سوخاری میخوردند.
آنها یکبار دوتایی به لب ساحل رفتند و بادبادکی را به دامان آسمان سپردند. بعد از آن نوشیدنی خوردند، فریاد کشیدند و از هوا لذت بردند. اما در هر صورت، صحنههای بدی از پدر در ذهن کیا ثبت شده بود. یکبار او، یقهی مادر را گرفت و به دیوار کوبید و آنقدر کتکش زد که بیهوش و نقش بر زمین شد. کیا آن موقع ضجه میزد و به دامان پدرش متوسل میشد که مادر را رها کند، اما از سوی پدر محکوم به تمیز کردن میز آشپزخانه با لباسهایش شد. یکبار دیگر، پدر کمربندش را باز کرده بود تا کیا را با آن بزند. البته، او هیچگاه درد پاهای برهنهای که روی زمین داغ راه میرفتند را فراموش نمیکرد، اما میتوانست جزئیات بیشتری از آن شلوار جین تنگی که در کنار ضربات متوالی کمربند، به اندام لاغرش فشار میآورد، در ذهنش مجسم کند. مگر میشود اندام مچالهشدهی مادر را که به گوشهای از آشپزخانه میخزید، از یاد ببرد؟ کیا دلیل آن همه نزاع و بحث را نمیدانست.
اما اگر مادر بازمیگشت، وقتی پدر، رفتار مناسبی از خود نشان میداد، شاید کیا میتوانست شاهد شکلگیری مجدد بنیانهای خانوادهاش باشد. او هیچوقت به چنین موضوعی فکر نمیکرد که این مادر است که رفته و از طرف دیگر، پدرش مانده است. اما هرچه که بود، او میدانست که مادرش به هر نقطهای از دنیا هم رفته باشد، باز خواهد گشت. کیا هنوز میتوانست صحنه روشن کردن رادیو از سوی مادر را برای خودش تصور کند و جملهی همیشگی را بشنود: «به صدای اورسن ولز گوش بده؛ اون داره مثل یه مرد باشخصیت حرف میزنه.»
مادر با رنگ روغن و آبرنگ، مصب و صحنه طلوع خورشید را به تصویر کشیده بود. او گاهی اوقات، نقاشیهایش را به روستا میبرد و در کرس فایو به فروش میرساند. مادر گاهی اوقات، وسایل نقاشی را برای کیا میگذاشت تا هنرش را در بوته مورد آزمایش قرار دهد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی جایی که خرچنگها آواز میخوانند |
نویسنده | دلیا اونز |
مترجم | محمدامین جندقیان بیدگلی |
راوی | آیسا ماهوتچی |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
ناشر صوتی | ژرفا |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۲ ساعت و ۶ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |