معرفی و دانلود کتاب صوتی توطئه بیشعورها؛ توطئه بیشعورها و راهکارهای مقابله با آن‌ها (جلد 3)

معرفی کتاب صوتی توطئه بیشعورها؛ توطئه بیشعورها و راهکارهای مقابله با آن‌ها (جلد 3)

کتاب صوتی توطئه بیشعورها؛ توطئه بیشعورها و راهکارهای مقابله با آن‌ها (جلد 3) سومین کتاب درباره بی‌شعوری از خاویر کرمنت، ویژگی‌های مختلف افراد بی‌شعور را مورد بررسی قرار می‌دهد.

خاویر کرمنت (Xavier Crement) کتاب اول خود با نام «بیشعوری» را برای بی‌شعورها نوشته است تا درد خود را بشناسند و درمان کنند. ویژگی‌های بی‌شعوری و نحوه درمان آن را شرح می‌دهد و در کتاب دوم این مجموعه به نام «بیشعورهای ابدی» بیان می‌کند که بعضی افراد خاص بی‌شعورهای سرسختی هستند که کارشان از درمان گذشته‌ است و بهترین راه دوری کردن از آن‌هاست و هم‌چنین از راهکارهای مقابله با آن‌ها نیز می‌گوید. اما در کتاب سوم این مجموعه با نام توطئه بی‌شعورها (The asshole conspiracy is there time to stop it) از ویژگی‌های بیشعورها می‌گوید.

برخی ویژگی‌های بی‌شعورها به شرح ذیل است:

- بی‌شعورها دور هم جمع شدند و با یکدیگر متحد شدند.
- بی‌شعورها نظام آموزشی را قبضه کرده‌اند. برنامه‌ی آموزشی نابود شده، آزادی اندیشه ربوده شده و نوجوانان نگران جان خود در مدارس هستند.
- آن‌ها به طور پنهانی و بدون اینکه ما خبردار شویم سازمانی را ایجاد کرده‌اند که تفرقه و ناآرامی را در جامعه رواج دهند و به گسترش بی‌شعوری در هر نهاد و ارگان مهم انسانی بپردازند.
- آن‌ها سیاست را قبضه کرده‌اند. از نظر بی‌شعورها مهم نیست چه حزبی روی کار باشد، مادامی که آن‌ها با افزایش مالیات، کاستن از حقوق قانونی و ترویج نفاق در میان مردم به آن‌ها ستم کنند.
- آن‌ها هنر را قبضه کرده‌اند. هنوز هم هنرمندان، موسیقی‌دان‌ها و نویسندگانی هستند که اندیشه‌های خلاق خود را دنبال می‌کنند، اما تأمین سرمایه و حمایت از کارهای هنری تا حد زیادی به دست بی‌شعورها افتاده است و...

در پشت جلد این کتاب صوتی آمده است:

شواهد روشنی وجود دارد که احتمال می‌دهند توطئه‌ی بی‌شعورها در کار است تا جامعه را از اساس نابود کنند. البته به سختی می‌توانیم این حقیقت را قبول کنیم. اما آن‌ها از کجا آمده‌اند؟ چگونه تا به این اندازه منسجم شده‌اند؟ ریشه‌ی بی‌شعوری هر چه باشد، تهدیدِ آن به قدری بزرگ شده است که فقط می‌توانم آن را با تهدید حملۀ قوم مغول مقایسه کنم. فقط یک انتخاب پیش رویمان است: یا جلوی توطئه‌ی بی‌شعورها را بگیریم، یا در دریای تاریک آن‌ها غرق شویم. پس بیایید همه‌جا، با آن‌ها مقابله و مبارزه کنیم. هرگز نباید تسلیم شویم؛ چون اگر شکست بخوریم، زندگی و بقای ما از بین خواهد رفت. این جنگ نجابت و شرافت علیه بی‌شعوری است.

خطر واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که بی‌شعورها دور هم جمع می‌شوند. در این صورت، به قدرتی وحشتناک تبدیل خواهند شد؛ قدرتی که هر انسان شرافتمندی باید آن را بداند. آن‌ها استاد بر هم‌ زدن آرامش هستند. اما بی‌شعورها چیز خاصی را نمی‌خواهند، آن‌ها همه‌چیز را می‌خواهند.

هیچ‌‌گاه خود را درگیر بده‌بستان با یک بی‌شعور نکنید؛ زیرا بی‌شعور آن را صرفاً به یک معنی می‌پندارد: شما بدهید و او بگیرد. بی‌شعوری از هر نوعی که باشد، بیماری خطرناکی است؛ اما امید ما آن است که بتوانیم با همکاری خودِ بیمار آن را درمان کنیم. البته این درمان را باید از خودمان شروع کنیم؛ چراکه اگر خودمان بیمار باشیم، نمی‌توانیم دیگری را درمان کنیم. پس برای مبارزه با این بیماری خانمان‌سوز باید اول از خودمان آغاز کنیم.

در قسمتی از کتاب صوتی توطئه بیشعورها می‌شنویم:

دومین پرسش معمولی در کلاس‌های آموزشی و سخنرانی‌های من این است: «تشخیص یک بیشعور گستاخ، نفرت‌انگیز و دردسرساز آسان است. اما بعضی بیشعورها آشکارا این ویژگی‌ها را ندارند، چگونه می‌توانیم پیش از لطمه دیدن، آن‌ها را بشناسیم؟» هیچ پاسخ ساده‌ای به این پرسش وجود ندارد. خود من شخصاً بارها از همکاران بیشعوری که در کلاس‌هایم شرکت کرده‌اند و با بهانه‌ی باورپذیری مدعی شده‌اند می‌خواهند بیشعوری خود را کنار بگذارند، لطمه خورده‌ام. درواقع آن‌ها هیچ انگیزه‌ای برای ترک بیشعوری نداشته‌اند. قصد آن‌ها فقط سرقت اندیشه‌ها و روش‌های کاری من بوده است.

آن‌ها سه ماه پس از شرکت در کلاس‌های من، سمینارهای خودشان را برگزار کردند. تنها مسئله‌ این بود که به نظر نمی‌آمد کسی در این سمینارها درمان می‌شود. آن‌ها به قدری دچار کج‌فهمی در اندیشه‌های من به ویژه در اندیشه‌های مربوط به خیرخواهی و شرافتمندی بودند که رفتارهای بیشعورانه‌ی شاگردانشان را تثبیت و تقویب کردند. تنها چیزی که به آن‌ها آموزش دادند این بود که چگونه وانمود کنند انسان‌های شریف و نجیبی هستند.

مهم است بفهمیم همه‌ی بیشعورها نفرت‌انگیز و قهار نیستند. همان‌طور که در کتاب اولم بیشعوری بس است توضیح داده‌ام، بیشعورهای موقعیتی (آن‌هایی که در موقعیت‌های خاص رفتارهای بیشعورانه‌ی خود را بروز می‌دهند) و بیشعورهای آب‌زیرکاه (آن‌هایی که با اغراق در ایفای نقش قربانی سعی می‌کنند شما را فریب دهند)، همگی در جامعه وجود دارند. من به بسیاری از افرادی که فریب بیشعورهای آب زیرکاه را خورده‌اند کمک کرده‌ام دوباره به زندگی عادی خود بازگردند.

ازاین‌رو به مردم هشدار می‌دهم بیشعورها به سبک‌ها و شکل‌های مختلف و همچنین با شدت و حدّت متفاوت سر راهتان سبز می‌شوند. اینکه فکر کنید بیشعورها همچون سگ‌های هار، آشکارا و از طریق ارعاب و تهدید، شهوت خود برای کسب قدرت را به نمایش می‌گذارند، یک اشتباه محض است. شناسایی این آدم‌های منفور کار سختی نیست، چرا که سعی می‌کنند ردپایی از آتیلا را از خود برجای بگذارند و یا بدتر، با دنبال کردن اندیشه‌هایشان در زمینه‌ی مسئولیت‌های اجتماعی برای نجات گونه‌های در خطر یک نوع کرم، ما را گول بزنند. اگر نتوانیم از آن‌ها دور بایستیم، هیچ‌کس جز خودمان را نباید سرزنش کنیم.

اما واقعاً چه کسی را می‌توان از بابت فریب‌خوردن و افتادن در دام یک بیشعور آب‌زیرکاه سرزنش کرد؛ بیشعوری که از قِبَل مشکلی که به‌راحتی قابل حل است برای خود دکّان درست می‌کند. بیشعورهای آب‌زیرکاه از آن نوع بیشعورها هستند که هفته‌ها خود را به بستر می‌اندازند و پرستاری می‌شوند تا فقط ریش ناخنشان درمان شود. برداشت آن‌ها از «تشریک مساعی» این است که راهی بیابند تا شما را مجبور کنند همه‌ی توجه‌ها و انرژی خود را معطوف آن‌ها بکنید، درحالی‌که خودشان از زیر بار همه‌ی مسئولیت‌های یک انسان بالغ شانه خالی می‌کنند.

فهرست مطالب کتاب صوتی