معرفی و دانلود کتاب صوتی بخور، عبادت کن، عشق بورز

معرفی کتاب صوتی بخور، عبادت کن، عشق بورز

کتاب صوتی بخور، عبادت کن، عشق بورز نوشته الیزابت گیلبرت، داستان واقعی زنی است که در پی همه چیز به ایتالیا، هند و اندونزی سفر می‌کند. این اثر به عنوان پرفروش‌ترین کتاب نیویورک‌تایمز در 199 هفته متوالی شناخته شد و به فروشی بیش از 5 میلیون نسخه رسید.

الیزابت گیلبرت (Elizabeth Gilbert) در کتاب بخور، عبادت کن، عشق بورز (Eat, Pray, Love) خاطرات زندگی مشترک، طلاق و سفر به دور دنیایش را روایت می‌کند. او نویسنده و خبرنگاری است که به ظاهر در شغل و زندگی‌اش موفق بوده است؛ شغلی که به او این امکان را می‌دهد در راستای علاقه‌اش به گوشه‌های مختلف جهان سفر کند و با مردم دیگر آشنا شود.

او بعد از هشت سال زندگی مشترک و بعد از گذراندن سی سالگی، طبق قرار قبلی با همسرش تصمیم به بچه‌دار شدن می‌گیرد. اما الیزابت نسبت به این موضوع تردید دارد. وقتی خوشحالی دیگران از بچه‌دار شدن را می‌بیند با خود فکر می‌کند آیا همان‌طور که از یک مأموریت کاری خوشحال می‌شود از بچه‌دار شدن نیز همان‌قدر شاد خواهد شد؟

تردیدش نسبت به این موضوع زندگی‌اش را با مشکل مواجه کرده و در نهایت به ناچار از همسرش جدا می‌شود. پس از طلاق و افسردگی ناشی از آن، به این فکر می‌افتد که برای درک ارزش زندگی به مسافرتی دور دنیا برود. او هزینه سفرهایش را با پیش‌فروش کتاب بخور، عبادت کن، عشق بورز به دست می‌آورد.

الیزابت گیلبرت چهار ماه در ایتالیا ساکن می‌شود و غذا می‌خورد (بخور)، چهار ماه بعدی را در هند به عبادت مشغول می‌شود (عبادت کن) و بعد از درک این دو ارزش برای ایجاد تناسب میان این دو در اندونزی به طور شگفت‌انگیزی به ارزش عشق دست پیدا می‌کند (عشق بورز).

بر اساس این کتاب فیلم سینمایی با همین نام به کارگردانی رایان مورفی و با بازی جولیا رابرتز و خاویر باردم ساخته شد.

در بخشی از کتاب صوتی بخور، عبادت کن، عشق بورز می‌شنویم:

در همه کلان‌شهرهای مغرب‌زمین چیزهای مشترکی دیده می‌شود. همیشه مردهای آفریقایی عینک آفتابی‌ها و کیف‌های تقلبی می‌فروشند و نوازندگان گواتمالایی قرنی می‌نوازند ولی بعضی چیزها تنها در رم دیده می‌شود. مثلاً اینکه صندوق‌دار رستوران هر بار خیلی راحت من را خوشگل‌خانوم صدا می‌کند. «ساندویچتون رو سرد می‌خورید یا گرم خانوم خوشگله؟» یا اینکه زوج‌ها همه در حالی که دست همدیگر را سخت می‌فشارند، بیرون قدم می‌زنند. گویی در مسابقه‌ای شرکت می‌کنند.

فواره‌ها هم یکی دیگر از عجایب رم هستند. پلنی بزرگ می‌نویسد: «اگر کسی به فراوانی ذخیره آب رم که در گرمابه‌ها، نهرها، فواره‌ها، باغ‌ها، ویلاها و آبشارها توجه کند و مسیری که این آب‌ها طی می‌کنند را در نظر گیرد، متوجه می‌شود که شگفت‌انگیزتر از این چیزی در جهان وجود ندارد.»

کاندیدهای زیادی برای آنکه به آن‌ها لقب زیباترین فواره‌ رم را بدهم وجود دارند. یکی از آن‌ها در ویلای بورگیز است. در مرکز این فواره پیکر برنزی خانواده‌ای رخشان وجود دارد. پدر رب‌النوعی رومی و مادر یک زن معمولی از نوع بشر است. کودک آنان با ولع انگور می‌خورد. پدر و مادر در حالتی عجیب روبه‌روی هم ایستاده، به عقب متمایل و مچ دست یکدیگر را گرفته‌اند. به سختی می‌توان گفت که آن‌ها از روی ستیز و خشم دست یکدیگر را می‌کشند یا در حال رقصیدن هستند ولی اطرافشان آکنده از انرژی است.

فهرست مطالب کتاب صوتی