معرفی و دانلود کتاب صوتی بازاریابی به وسیله هکر رشد

معرفی کتاب صوتی بازاریابی به وسیله هکر رشد

کتاب صوتی بازاریابی به وسیله هکر رشد به قلم رایان هالیدی، شما را با چرخه‌ای جدیدی در بازاریابی ‌و فروش و نمایش دادن یک کسب و کار آشنا می‌کند.

رایان هالیدی (Ryan Holiday)، کارآفرین و بازاریاب آمریکایی و یکی از نویسندگان مشهور در زمینه‌های استراتژی و بیزنس است، او مدیر بازاریابی اَمریکن اَپَرل و مشاور بازاریابی چندین فرد و شرکت معروفی است که در کتاب صوتی بازاریابی به وسیله هکر رشد (Growth Hacker Marketing) قوانین جدید بازاریابی را به شما توضیح می‌دهد.

رایان هالیدی نویسنده برخی از پروفروش‌ترین کتاب‌های حوزه مدیریت، با پرداختن به مقوله جدید هکر رشد، شرح می‌دهد که بازاریابی کاری‌ نیست که فرد انجام می‌دهد، بلکه چیزی است که در تار و پودِ یک محصول تنیده شده است. سپس محصول در مسیر خود به رشدِ بزرگ و سریع، به روش کیک استارتر معرفی شده، به اشتراک گذاشته و بهینه‌سازی می‌شود. هالیدی در این کتاب مثال‌ها و مطالعه‌های موردی ارزشمند و الهام‌بخشی از هکرهای رشد ارائه می‌کند که برای بهبود فوق‌العاده عملکرد خود در فروش می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

این کتاب به بررسی تمام مسائل چرخه بازاریابی می‌پردازد. با توجه به این موضوع که همیشه اولین چیزی که به ذهن تیم بازاریابی می‌رسد مهیا کردن افتتاحیه‌ای با شکوه، تهیه اعلامیه مطبوعاتی، ناهاری با دعوت‌گیری از تعداد زیادی مهمان یا ترتیب دادن پوشش فراگیر رسانه‌ای است. همه به صورت اتوماتیک‌ دنبال بودجه‌ای برای تبلیغات هستند. دنبال پهن کردن فرش قرمز و دعوت از چهره‌های شناخته شده رفته و از همه بدتر خیال می‌کنند باید تا جای ممکن ظرف مدت کوتاهی بیشترین مشتری را جذب کنند و زمانی هم که این اتفاق نمی‌افتد، کل پروژه را شکست خورده در نظر می‌گیرند.

هالیدی در این کتاب از یکی از کم استرس‌ترین و موثرترین پروژه‌های بازاریابی که انجام داده است رونمایی می‌کند و می‌گوید که استفاده از دیدگاه هک رشد در هر پروژه تا چه اندازه آسان است و اگر مدتی نسبت به استفاده از روش هک رشد اقدام کنید برایتان عادی خواهد شد. به نحوی که اصلا حس نکرده مشغول فروش چیزی است.

جملات برگزیده کتاب بازاریابی به وسیله هکر رشد:

- چیزی بسازید که مردم بخواهند. (پل گراهام)
- اگر مسیر خود را بشناسید، راهتان را در هر شرایطی پیدا خواهید کرد. (میاموتو موساشی)
- هدف نهایی هر هکر رشدی ساخت ماشین بازاریابی‌ای است که خود استمرار پیدا کرده و به تنهایی میلیون‌ها دلار سود تولید کند. (آرون جین)
- باید عینیتی را در پیش بگیرید که باعث شود هر چیزی که پیش از این شنیده‌اید را فراموش کرده، دانسته‌هایتان را دور بریزید و مثل یک دانشمند مبنی بر حقایق مطالعه کنید. (استیو وُوزنیاک)
- برای آنکه موفق شوید و کسب و کارتان رشد پیدا کند و کسب درآمد کنید باید شیوه بازاریابی محصولات‌تان را با شیوه اطلاع یافتن مشتریان آینده از محصول و خرید آن هماهنگ سازید. (برایان هالیگان، موسس هاب اسپات)

در بخشی از کتاب صوتی بازاریابی به وسیله هکر رشد می‌شنویم:

اگر فرآیند هک رشد با توسعه محصول شروع شود که پیش از این از نظر من خارج از دامنه وظایف بازاریاب‌ها بود، پس به نظرم خیلی هم طبیعی می‌رسد اگر مرحله آخرش هم به چیز دیگری ختم باشد. شغل بازاریاب سنتی، آنگونه که خودم طی سال‌های کار در صنعت مد و چاپ یاد گرفتم، تولید کردن لید، یعنی جذب مشتریان راغب بالقوه است. اینکه با مشتریان جذب شده چه کنیم کار یک نفر دیگر است. اما آیا این گفته امروزه هم مصداق دارد؟

اول اینکه در شرکتی کوچک، مسلئه کمبود نیرو هست. وظیفه شما به عنوان یک بازاریاب، دیگر صرفا جذب کردن مشتریان بالقوه نیست، بلکه بدل کردن آن‌ها به کاربران همیشگی است. از طرفی همان‌گونه که دیدیم، کاربران متعهد و راضی، خود به تنهایی ابزار بازاریابی هستند. بالاخره چه فایده‌ای دارد اگر دسته‌ای مشتری جدید را از طریق کانال‌های بازاریابی جلب کنیم و در یک چشم به هم زدن از لای انگشتانمان لیز بخورند و در بروند؟ چه فایده‌ای دارد در رسانه‌های مختلف و از طریق بازاریابی اسم در کردن و وجهه خاصی برای محصول خود ساختن اگر مردم به محض خرید و امتحان محصول یاد شده به عدم صداقت شما در تعریف‌هایتان پی ببرند؟

بازاریابی که نباید چرخه بی‌حاصل کشاندن مردم تا دم در وب سایت و بعد از دست دادنشان باشد. امروزه برحسب تحلیل‌هایی که انجام می‌شود می‌توان دانست آیا کاربران جدیدی که در نتیجه ابتکار عمل‌های بازاریابی جذب شده‌اند به واقع مشتری وفادار شرکت باقی می‌مانند یا خیر. به لحاظ فنی مفهوم یاد شده را "نرخ تبدیل" می‌نامند. شما هم این مفهوم را بشناسید و از آن استفاده کنید!

توییتر در روزهای اول رونمایی خود دقیقا با همین مشکل نرخ تبدیل دست و پنجه نرم می‌کرد و خوشبختانه تیم بازاریابی آن به اندازه کافی عاقل بودند تا دست به بهترین حرکت بازاریابی بزنند که اتفاقا ربطی هم به جذب مشتری بیشتر نداشت. با وجودی که تیم یاد شده می‌توانست از استراتژی خرید فضا و زمان تبلیغاتی، ارسال ایمیل و روابط عمومی بیشتر استفاده کرده و بازاریابی بیشتری انجام دهد اما بازاریاب‌های توئیتر چنین چیزی نمی‌خواستند. آن‌ها درصدد بودند کاربران احتمالی جذب شده را به توییتر متعهد کنند.

از آنجا که سرویس توییتر در روزهای آغاز خود محل بحث و هیجان زیادی در فضای آنلاین و رسانه‌ها بود، کاربران جدید دسته دسته در آن ثبت نام می‌کردند. با این حال بیشتر کاربران علیرغم افتتاح حساب برای خود از آن استفاده نمی‌کردند. اینجا بود که هکر رشدی به نام جاش اِلمان وارد صحنه شد. وی و تیم 25 نفره متشکل از هکرهای رشد همراهش (بله 25 نفر!) متوجه شدند آن دسته از کاربرانی که بصورت دستی برای خود 5 الی 10 حساب را جهت "دنبال کردن" یا "دوستی" انتخاب می‌کنند احتمال پایبندی‌شان به استفاده از سرویس بیشتر است.

فهرست مطالب کتاب صوتی