معرفی و دانلود کتاب صوتی آسمان، کیپ ابر
برای دانلود قانونی کتاب صوتی آسمان، کیپ ابر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی آسمان، کیپ ابر
کتاب صوتی آسمان، کیپ ابر نوشته سید محمود حسینی زاد، دربردارندهی چند داستان کوتاه جذاب و دلنشین است که شخصیتهای اصلی آن بخشی از گذشته خود را روایت میکنند.
کتاب صوتی آسمان کیپ ابر مجموعهای از 13 داستان کوتاه است که در واقع سومین قسمت از سهگانهای است که دو قسمت دیگر آن، به نامهای «سیاهی چسبناک شب» و «این برف کی آمده» قبلا منتشر شده بود.
داستان اول با نام هنوز هم گاهی روایتیست از گذشتهی راوی. روایتی از مرگ مادر. داستانی که پس از شنیدنش، مِهی غمناک میآید پایین و در دلتان مینشیند. در داستانهای دیگر نیز شخصیتها سایهوار و با لحنی محزون میآیند و میروند. گاه پررنگ میشوند و در جان مینشیند. با داستان "نقلها که ریختند و سکهها" خنده بر لبتان مینشیند و با داستان "زعفران"، شخصیتی تازه در وجودتان جان میگیرد و با داستان "رضا که رفت" اندوهگین میشوید.
"آسمان، کیپ ابر" نیز همان حال و هوای داستانهای دو مجموعه دیگر حسینی زاد را دارد و نثر آنها نیز همانند دیگر آثارش است و نثر محبوب اوست؛ نثری تند و کوتاه و در جاهایی شاعرانه که مخاطبان زیادی نیز دارد. او دربارهی این مجموعه میگوید: «این قصهها در واقع با مرور قسمتی از گذشته به نگارش درآمده و البته مایههای نوستالژیک ندارند. اغلب این داستانها طبق روایت شخصیت اصلی داستان از گذشته خود است.»
سید محمود حسینیزاد نویسنده، نمایشنامهنویس، محقق و مترجم آثار آلمانی در سال 1325 در تهران به دنیا آمده است. او به تازگی مدال گوته را از کشور آلمان کسب کرده است، او در این سالها با ترجمههایی که از داستانهای نویسندگان آلمانی به فارسی انجام داده، صدای تازهای از ادبیات آلمان را در ایران معرفی کرده است. «تگرگ آمد امسال بر سان مرگ»، «سیاهی چسبناک شب» و «نهاده سر غریبانه به دیوار» از دیگر آثار این نویسنده هستند.
در قسمتی از کتاب صوتی آسمان کیبپ ابر میشنویم:
زن به محمود از برادر بزرگتر گله کرد و گفت، چرا شماها چیزی بهش نمیگین؟ حیوونی مادر گناه داره. تو که رفتی دراز بکشی بهم گفت «مادر، بیخود میگن قلب از گوشت و عضلهست، طاقتش از فولاد هم بیشتره.»
محمود به زنش گفت، حرف زدن با اون فایده نداره. گوش نمیکنه. مادر رو هم میآرم پیش خودم. شکستگی لگنش خوب شه میآرمش اینجا. زن چیزی نگفته بود، نگاهی به دستهای محمود کرده بود. دست راست دست چپ را محکم گرفته بود و میفشرد و شست دست راست آرام روی مچ دست چپ حرکت میکرد. زن هیچ نگفته بود. سه ماه هم نشد تا مادر رفت...
محمود گفت دلم تنگ میشود. هنوز هم بعد از این همه سال، گاهی صدایم میکند. بیشتر بین خواب و بیداری یا وقتی جایی هستم غریب و نا آشنا. وقتی بارانهای طولانی میبارد صدایم میکند. صدایش مدام دور و برم است. هنوز هم گاهی دلم میخواهد تلفن را بردارم و شمارهاش را بگیرم و او گوشی را بردارد و بگوید «الو» من سلام کنم و او بگوید: «محمود جان!»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی آسمان، کیپ ابر |
نویسنده | سید محمود حسینی زاد |
راوی | مسعود فروتن |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
ناشر صوتی | رادیو گوشه |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲ ساعت و ۴۵ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |
با اینکه کتاب رو خریده بودم ولی نتونستم همهی داستانهارو گوش کنم از بس بیخود و بیجا مکث میکرد و تیکه تیکه جمله هارو میخوند. مثلا داستانِ بارانی میبارید🤦♀️
چه طرز متن خوندنه؟!!!