معرفی و دانلود کتاب صوتی آبشوران
برای دانلود قانونی کتاب صوتی آبشوران و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی آبشوران
کتاب صوتی آبشوران اثر علی اشرف درویشیان، در برگیرنده ۱۲ داستان کوتاه با موضوع محلهای فقیر نشین به نام "آبشوران" است که هر سال در فصل باران مورد حمله سیلاب قرار میگیرد.
این داستانها نیز چون سایر آثار علی اشرف درویشیان، با رویکردی واقعگرایانه تالیف شدهاند و نویسنده سعی کرده تا به شیوهی همیشگی خود، با تمرکز بر زندگی آدمهای فرودست و حاشیهای اجتماع، نوعی نقد سیاسی - اجتماعی را در پس داستانهای خود ارائه کند. در کتاب آبشوران معضلات طبقهی محروم ایران در دوران حکومت شاهنشاهی بازنمایی میشود.
محور داستانهای این مجموعه دو، سه کودک 8 ساله به نامهای اکبر، عباس، اصغر و … است. اتفاقهایی برای آنها در محله آبشوران رخ میدهد، در حالی که در میان گل و لای و آشغال بازی میکنند. البته آبشوران نیز گاه در این کتاب خود تبدیل به شخصیتی شده است که گاهی محل بازی بچههاست، گاهی که باران مینشیند مهربان میشود و گاه نیز چون ماموران به هر سوراخ سنبهای سرک میکشد.
در بخشی از کتاب آبشوران میشنویم:
پس از آن که کیسه کشیدنمان تمام میشد، نوبت من میرسید که بابام را کیسه بکشم، چون پسر بزرگتر بودم. در حالی که او را کیسه میکشیدم، مرتب میگفت: «سفت بکش! سفتتر مگر نان نخوردهای، ای مجنون لاغر؟!» تمام زورم را میزدم ولی باز بابام راضی نبود. از یارو بمال! چند نفری که دور و برمان نشسته بودند، ناگهان ساکت میشدند و رو به ما میکردند. میخواستند بفهمند "یارو" چیست؟ یارو دیگر چه معجونی است! اما یارو روشور بود. از یارو بمال مگر کری! سفتتر! ای شیربرنج سرد!»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی آبشوران |
نویسنده | علی اشرف درویشیان |
راوی | علی دنیوی ساروی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
ناشر صوتی | آوانامه |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۳ ساعت و ۳۴ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |
دوازده داستان کوتاه از فقری که عجیب درگیرت میکند. فقر و جهل همزمان و زن و کودکان آسیبدیده در آن. و روایتی که گویا راوی ان را با همان سن و سال اصلی نوشته باشد. اینهمه باورپذیر.
هرچند که با آن سالها فاصله هست، اما اثر فقر همان است که بوده.
و چه همراه میشوی جایی که میخواهد سهمش را و حسابش را با آنها که سر بر بالش میگذارند و نان خالی را و آب ترخینه را بدون پس گردنی میخورند؛ بگیرد.
آن جا که مادرش بیمار میشود و ماجرای تریاک و فرزندی که از گرسنگی تریاک خورانده میشد و...